
آنچه در ذیل می آید تمامی مطالبی است که در کلاس ارائه شده و گزیده ای از این مطالب را استاد دولتخواه در جزوه ای جداگانه تکثیر و به دوستان جهت مطالعه برای امتحان ارائه داده است:
جلسه اول: ۳۰/۶/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای اسدپورطهرانی
۱- آوارگان جنگی ۶- بی تابعیت ها
۲- اسیران جنگی ۷- معلولان عادی
۳- مجروحان جنگی ۸- کودکان
۴- معلولان جنگی ۹- زنان
۵- مهاجران ۱۰- اقلیت ها (قومی، دینی، زبانی و …)
حقوق بین الملل بشردوستانه چیست؟
حقوق بین الملل بشردوستانه یکی از شاخه های اصلی و کاربردی حقوق بین الملل عمومی است، در حقوق بین الملل بشردوستانه صحبت از قواعد حمایتی است که در جهت حمایت از افرادی باید اعمال شود که در جنگ و مخاصمات حضور ندارند (به عنوان مثال: زنان، کودکان، کهنسالان و …) و یا در میدان جنگ و به طور کلی مخاصمه را ترک کرده اند (به عنوان مثال: مجروحان جنگ، معلولان جنگ، اسیران جنگی و …) می باشد.
بخش دیگری از حقوق بین الملل بشردوستانه در مورد ایجاد قواعد و مقرراتی است برای محدود کردن روشها، ابزارها، و وسائلی که در میدان جنگ و مخاصمات به کار می رود (به عنوان مثال محدودیت کاربرد سلاحهای شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیو، محدودیت استفاده از مین های ضد نفر و بمب های خوشه ای و …)
گروه هدف در جنگ دخیل نیستند غیر رزمندگان
گروه هدف در جنگ دخیل هستند رزمندگــــــان
مهمترین سازمان بین المللی که هدف اصلی آن رعایت هر دو جنبه حقوق بین الملل بشردوستانه می باشد کمیته بین المللی صلیب سرخ می باشد، هدف اصلی این کمیته توجه به حقوق و رعایت حقوق قابل اعمال در زمان جنگ می باشد به طوری که چه افرادی که به طور مستقیم درگیر جنگ هستند (رزمندگان) و چه افرادی که به طور غیرمستقیم درگیر جنگ شده اند (آوارگان جنگی، اسیران جنگی، مجروحان جنگی، معلولان جنگی، مهاجران، بی تابعیت ها، معلولان عادی، کودکان، زنان، اقلیت ها) به امور این افراد رسیدگی کرده و یا در نهایت منجر به پایان جنگ شود.
قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه در حقیقت هدف اصلی آن این است که هر دو طرف درگیر در مخاصمه به طور کاملاً محدود از روشها و ابزارهای
جنگی استفاده کنند و از انواع و افرادی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند یا احتمال دارد تحت تأثیر آن قرار گیرند حمایت شود.
منظور از دو طرف درگیر از لحاظ حقوق بین الملل بشردوستانه چه کسانی هستند؟
اصولاً مخاصمات مسلحانه بین المللی، جنگی است که میان نیروهای مسلح دست کم دو کشور به وقوع می پیوندد و از این لحاظ ارتشهای دو کشور طرفین درگیری محسوب می شوند . در مخاصمات غیرمسلحانه بین المللی (داخلی) اصولاً جنگ صرفاً در سرزمین یک دولت و میان نیروهای مسلح منظم (ارتش) و گروههای مسلح غیرمنظم واقع می شود، بنابراین در این نوع درگیریها ارتش در مقابل مخالفان داخلی قرار می گیرد و از این لحاظ به این گونه درگیریها و مخاصمات آشوبها یا بحرانهای مسلحانه داخلی گفته می شود اما باید توجه داشت اگر همین آشوبهای داخلی با نقض جدی نظم داخلی و اعمال خشونت آمیز متعدد همراه باشد دیگر آنرا نمی توان نه آشوب محسوب داشت و نه امری داخلی و بنابراین همچون یک مخاصمه بین المللی الزاماً باید تابع قواعد و مقررات بین المللی باشد.
_________________________________________________________________
جلسه دوم: ۶/۷/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای اسدپورطهرانی
قواعد اساسی حقوق بین الملل بشردوستانه کدامها هستند؟
۱- مطابق این قواعد اشخاصی که دیگر نمی توانند یا به هر دلیلی نمی خواهند در مخاصمات مسلحانه شرکت داشته باشند از این حق برخودراند که از حیات و تمامیت جسمی و ذهنی آنها حمایت شود، چنین اشخاصی باید در هر شرایطی حمایت شوند و بدون هیچ گونه تبعیضی نامساعد و رفتارهای غیرانسانی با آنها برخورد شود .
۲- کشتن و زخمی کردن دشمنی که در حین جنگ تسلیم شده یا سلاح بر زمین گذاشته ممنوع است.
۳- مجروحان و بیماران باید جمع آوری شوند و هر یک از طرفین درگیری که آنها را در اختیار دارد باید از آنها مراقبت کند.
۴- تأسیسات، پرسنل، وسایل حمل و نقل و تجهیزات پزشکی باید از انهدام تحت هر شرایطی معاف و مستثنی باشند.
۵- نشانه های صلیب سرخ، هلال احمر و از این قبیل که بر روی زمینه سفید نقش بسته اند علامتهایی هستند که از پرسنل پزشکی، مجروحان و بیماران حمایت کرده و نسبت به این نشانه ها طرفین درگیر تحت هر شرایطی باید نهایت احترام را قائل شده و هیچ گونه تجاوزی به محدوده آنها تحت هر عنوانی انجام نشود.
۶- نظامیان و شهروندان اسیر شده حق دارند که از حیات، حیثیت، حقوق شخصی، سیاسی، مذهبی و سایر عقائدشان حمایت شده و به آن احترام گذاشته شود و در برابر هر گونه عمل خشونت بار یا تلافی جویانه باید از آنها دفاع شود. اسیران حق دارند با افراد خانواده خود خبر مبادله کرده و کمک دریافت کنند.
۷- دو طرف درگیری و اعضاء نیروهای مسلح آنها در انتخاب روشهای جنگی و ابزارهای جنگی حق نامحدودی ندارند.
استفاده از سلاح یا روشهای جنگی که احتمال دارد خسارات غیرضروری یا رنج زیادی ایجاد کنند به طور کلی ممنوع است . نکته بسیار مهم که در تمام درگیریها باید رعایت شود، دو طرف درگیری به منظور مستثنی کردن اموال و افراد غیرنظامی همواره باید میان جمعیت نظامی و غیرنظامی تمایز قائل شوند و طرفین درگیری به جمعیت غیرنظامی نباید به طور فردی یا جمعی حمله ای انجام شود و حملات صرفاً باید به اهداف نظامی مشخص شده صورت گیرد.
منشأ حقوق بین الملل بشردوستانه چیست؟
پیش از شکل گیری نهادهایی از قبیل کمیته بین المللی صلیب سرخ و… هیچگونه قواعدی که در درگیریهای مسلحانه نظارتی داشته باشد یا درگیریهای مسلحانه را محدود و قاعده مند کند وجود نداشت. به تدریج معاهده های دو جانبه ای که صرفاً دو کشور درگیر در جنگ ملزم به رعایت آن در محدوده زمانی کوتاهی بودند شکل گرفت، سپس قوانینی به وجود آمد که کشورها صرفاً برای سربازان خود صادر می کردند ولی قابلیت اعمال و اجرا به صورت گسترده نداشت.
در سال ۱۸۶۲ شخصی به نام هانری دونای کتابی منشتر کرد به عنوان «خاطرت جنگ سولفورینو» و در آن برای نخستین بار ایده کمک رسانی به نظامیان و غیرنظامیان درگیر در جنگ را توسط یک نهاد بین المللی مطرح کرد. بر مبنای این اندیشه دولت سوئیس با همکاری پنج کشور دیگر از جمله ایران نهادی بین المللی با عنوان کمیته بین المللی صلیب سرخ را پایه گذاری کرد. پس از آن در سال ۱۹۶۴ طی یک کنفرانس دیپلماتیک با حضور ۱۶ کشور وظایفی برای نهاد مذکور پیش بینی شد که مهم ترین وظیفه آن کمک به بهبود شرایط مجروحان در میدانهای جنگ بود (عنوان این معاهده بین المللی کنوانسیون ژنو می باشد).
کنوانسیون ژنو چه ابتکاراتی برای نخستین بار ارائه کرد(خصوصیا ت کنوانسیون ژنو چیست) ؟
۱- این کنوانسیون دارای قواعدی مدون و منسجم و دائمی در مورد حمایت از کلیه قربانیان جنگ دارد .
۲- کلیه کشورها موظف به رعایت مقررات این کنوانسیون می باشند.
۳- کلیه کشورها متعهد به گسترش و مراقبت از مقررات این کنوانسیون بدون اعمال هر گونه تبعیض میان پرسنل نظامی بیمار و مجروح می باشند
۴- احترام به پرسنل، وسایل حمل و نقل و تجهیزات پزشکی حامل آرم صلیب سرخ و هلال احمر در تمام کشورها لازم است.
چه معاهداتی حقوق بین الملل بشردوستانه را تشکیل می دهد؟
حقوق بین الملل بشردوستانه که نخستین بیانیه آن کنوانسیون ژنو می باشد به طور فزاینده ای در زمینه های متفاوت و متنوع گسترش یافته، تعدادی از مهمترین آنها عبارتند از:
۱- اعلامیه سن پترزبورگ در مورد منع کاربرد بمبهای خاص در زمان جنگ
۲- کنوانسیون لاهه در مورد رعایت قوانین و مقررات جنگهای زمینی در جنگهای دریایی
۳- پروتکل ژنو در مورد منع کاربرد گازهای خفه کننده، سمی یا دیگر گازها و استفاده از روشهای باکتریولوژیک در جنگ
۴- کنوانسیون لاهه برای حمایت از اموال فرهنگی و میراث فرهنگی کشورها به هنگام بروز مخاصمات مسلحانه
۵- کنوانسیون منع تکمیل، تولید و ذخیره سازی سلاحهای سمی، باکتریولوژیک، بیولوژیک و نابودسازی آنها
۶- پروتکل مربوط به منع استفاده از سلاحهای لیزری کور کننده
۷- پروتکل اصلاحی درباره منع یا محدودیت کاربرد مین های ضد نفر، تله های پنهانی انفجاری
جلسه چهارم ۲۰/۷/۱۳۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای اسدپور طهرانی
ضمانت اجرا (Sanction) در مسئولیتهای بین المللی: به طور کلی چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملی هر چند که ایجاد قواعد حقوقی امری صحیح و درست می باشد اما وضع قواعد حقوقی کافی نیست بلکه باید بر رعایت قواعد وضع شده نیز نظارتی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر باید رعایت قواعد حقوقی تضمین شود زیرا تأثیر هر قاعده حقوقی بستگی زیادی به ضمانت اجرایی دارد که مربوط به آن قاعده حقوقی می شود. در حقوق داخلی ضمانت اجرا یا جنبه مدنی دارد (یعنی مسئولیت فردی یا خصوصی) و یا جنبه کیفری دارد(مسئولیت جمعی یا عمومی).
در حقوق بین المللی بر خلاف حقوق داخلی چه در زمینه مسئولیت بین المللی فردی و چه در زمینه مسئولیت بین المللی جمعی اصل بر ضمانت اجرایی از نوع ترمیمی است و چندان ضمانت اجراهای کیفری به گونه ای که در حقوق داخلی رواج دارد، مورد توجه قرار نمی گیرد. به عبارت دیگر در حقوق بین الملل ضمانت اجرای کیفری در مقابل نقض قواعد خاص و مشخصی که عنوان جرم بین المللی را دارند تعیین می گردد، در حالی که ضمانت اجرای ترمیمی به طور کلی می تواند در مورد نقض هر قاعده حقوق بین الملل به وجود آید البته جرائم بین المللی صرف نظر از اینکه دارای ضمانت اجرای کیفری باشند ممکن است ضمانت اجرای مدنی را نیز به دنبال داشته باشند یعنی شخص نقض کننده قواعد حقوق بین الملل ملزم به جبران ضرر و زیان ناشی از جرم بین المللی خود نیز باشد.
در حقوق بین الملل بشردوستانه اصولاً نقض هر قاعده بین المللی جرم بین المللی محسوب می شود و موجبات هر دو جنبه مسئولیت بین المللی دولت مجرم را فراهم می سازد.
اصل مسئولیت کیفری در حقوق بین الملل بشردوستانه برای نخستین بار در عهدنامه چهارم لاهه در سال ۱۹۰۷ میلادی مقرر شده است «طرفین متخاصم که قواعد مقرر در این عهدنامه را نقض نمایند ملزم به جبران خسارات وارده هستند و مسئول کلیه اعمال ارتکابی از سوی اعضاء نیروهای مسلح خود می باشند»
بارزترین و مهمترین نوع ضمانت اجرای کیفری که وسیله اجرای قواعد حقوقی را فراهم می سازد مجازات است اما در بحث از مجازات این مشکل حقوقی وجود دارد که مجازات فقط در صورتی اعمال می شود که اولاً جرم قبلاً مشخص شده باشد و از همه مهمتر مجرم فرد معینی باشد.
جرائم بین المللی ناشی از جنگ:
جنایات جنگی و جنایات علیه بشریت جرائم بین المللی به شمار می روند و همانند سایرجرائم موضوع حقوق بین الملل از قبیل جنایات علیه صلح و همچنین بر روابط میان دولتها تأثیر می گذارند در حقیقت از لحاظ ارتباط جرائم بین المللی با حقوق بین الملل بشردوستانه باید گفت ارتکاب این نوع جرایم حریم ارزشهایی را که جامعه جهانی معتبر شناخته است خدشه دار می کند. به عبارت دیگر در نظم عمومی جامعه جهانی اخلالی جدی وارد می کند. بنابراین جرم دانستن این اعمال موضوعی است که در چهارچوب حقوق بین الملل بشردوستانه مطرح می شود و به علاوه باید به این نکته بسیار مهم توجه داشت که این جنایات همچنین می تواند موضوع مقررات حقوق داخلی قرار گیرد بنابراین علاوه بر پیگرد بین المللی می تواند توسط نهادهای صلاحیت دار داخلی نیز مورد پیگرد قرار گیرد.
مهمترین و برجسته ترین اسناد بین المللی که جرائم ناشی از جنگ را به طور دقیق طبقه بندی کرد اساسنامه های دادگاههای نورنبرگ و توکیو بود.
به موجب مقررات مذکور [اسناسنامه های دادگاههای نورنبرگ وتوکیو] جرائم ناشی از جنگ عبارتند از: انواع جنایتها علیه صلح، جنایات جنگی و جنایات علیه حیثیت افراد انسانی (جنایت علیه بشریت)، این دادگاهها توانستند فقط به اتهامات جنایتکاران بزرگ جنگی رسیدگی کنند و سایر متهمان در سایر دادگاههای کشورهای اصلی محل وقوع جرم از قبیل روسیه، لهستان، اتریش، آلمان، فرانسه و… مورد قضاوت قرار گرفتند.
تعریف جنایات علیه صلح: جنایات علیه صلح شامل این اعمال است: هدایت، تهیه مقدمات، شروع یا تداوم جنگ یا جنگ ناقض معاهدات یا موافقتنامه های بین المللی یا مشارکت در طرح یا ایجاد توطئه دسته جمعی برای به وجود آوردن جنگ یا هدایت جنگ یا تهیه مقدمات جنگ.
_________________________________________________________________
جلسه پنجم: ۲۷/۷/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای اسدپورطهرانی
هدف حقوق بشردوستانه چیست؟
هـدف حــقوق بین الملل بشردوســتانه کاســتن از بحرانهای ناشی از جنگ می باشد به گونه ای که تا بالاترین حد ممکن به حمایت و یاری قربانیان و معلولان جنگ اقدامات مناسب انجام شود بنابراین باید توجه داشت که حقوق بین الملل بشردوستانه واقعیت وجود جنگ را به عنوان یک عمل می پذیرد و در حقیقت به شکلی آرمان گرایانه و غیر واقعی در جهت افکار جنگ برنمی آید. بنابراین حقوق بین الملل بشردوستانه حقیقت جنگ را بدون بررسی دلایل وقوع جنگ یا قانونی بودن توسل به زور مورد توجه قرار می دهد و صرفاً آن دسته از جنبه های جنگ را که روابط انسان دوستانه را تنظیم می کند مورد توجه قرار می دهد. مقررات حقوق بین الملل بشردوستانه به طور کلی بدون توجه به دلایل وقوع جنگ و اینکه کدام یک از طرفهای درگیر متجاوز یا مدافع شناخته می شوند به دو طرف درگیری در جنگ اعمال می شود، به عبارتی دیگر این قواعد بدون توجه به تأیید یا عدم تأیید طرفین درگیر در جنگ لازم الاجرا می باشد. در مورد مخاصمات مسلحانه بین المللی به طور کلی تعیین دولتی که به نقض منشور ملل متحد متهم است اغلب دشوار و پیچیده است (منظور از نقض منشور ملل متحد بیشتر نقض صلح و امنیت بین المللی است). حقوق بین الملل بشردوستانه از این لحاظ که دوطرف درگیر در جنگ بنا به هر دلیلی (اعم از دلیل تهاجمی یا تداخلی) درجهت برانگیختن بحث و جدل و فلج کردن اجرای حقوق بشردوستانه عمل کرده اند متضمن محکوم کردن یکی از دو طرف درگیر در جنگ نمی باشد زیرا هر یک از متخاصمان معمولاً و بلکه اکثر اوقات ادعا می کنند که قربانی تجاوز طرف مقابل شده اند به علاوه حقوق بشردوستانه در صدد حمایت از کلیه قربانیان جنگ بوده و ملزم به توجه و رعایت حقوق بنیادین آنها می باشد و از این لحاظ که قربانیان جنگ متعلق به گروه مدافعان یا مهاجمان درگیر در جنگ می باشند توجهی ندارد.
۱- دوران غلبه اندیشه های جنگ طلبانه (تا قرن هفدهم میلادی)
مفهوم حقوق صلح ناشناخته است جنگ و ترک مخاصمه
صلح غیرمداوم و غیر منسجم
۲- دوران غلبه اندیشه های صلح طلبانه
ویژگی صلح: تداوم و انسجام نهادینه شدن اندیشه های صلح طلبانه
پایان جنگ جهانی دوم
تأسیس سازمان ملل متحد
مفهوم ممنوعیت جنگ و شکل گیری مفهوم صلح
تا پایان جنگ جهانی اول توسل به زور و استفاده از نیروهای مسلح نه تنها به عنوان یک عمل غیرقانونی تلقی نمی شد بلکه راهی پذیرفتنی برای حل و فصل اختلافات و به ویژه حل و فصل اختلافات ارضی و اقتصادی میان کشورها بود . در سال ۱۹۱۹ میثاق جامعه ملل و در سال ۱۹۲۸ معاهده پاریس موسوم به عهدنامه بریان – کلوگ برای نخستین بار اعلام کرد جنگ نه تنها راه حلی بری حل و فصل اختلافات نیست بلکه اصولاً اقدام به جنگ یک عمل غیرقانونی است. با پایان یافتن جنگ جهانی دوم و سپس تصویب منشور ملل متحد در سال ۱۹۴۵ ممنوعیت جنگ توسط اکثریت قریب به اتفاق کشورهای عضو سازمان ملل متحد تأیید و مسجل شد: «اعضاء سازمان ملل متحد در روابط بین المللی خود از توسل به زور یا تهدید به توسل به زور اجتناب خواهند کرد».
البته باید توجه داشت هنگامی که یک کشور یا گروهی از کشورها به یک کشور یا گروهی از کشورهای دیگر حمله می کنند منشور ملل متحد از حق دفاع مشروع (دفاع مشروع فردی یا جمعی) حمایت می کند. شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز در عمل و به استناد فصل هفتم منشور ملل متحد می تواند تصمیم به توسل به زور جمعی بگیرد. این تصمیم باید متضمن این عناصر باشد:
۱- اقدامات قهری که هدف از این اقدامات صرفاً استقرار مجدد صلح است.
۲- اقدامات حفاظت از صلح پس از استقرار اولیه و مجدد صلح توسط ناظران حافظ صلح یا هیأتهای ناظر صلح.
مورد دیگری که در چارچوب حقوق بنیادین ملتها به عنوان حق تعیین سرنوشت ملتها مطرح می شود و ارتباط نزدیکی با مفاهیم صلح و جنگ دارد توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال ۱۹۶۵ تصویب شد.
«مجمع عمومی ملل متحد مشروعیت مبارزات مردم تحت سلطه استعمار را برای اعمال حق تغییر سرنوشت و استقلالشان به رسمیت می شناسد».
حقوق بین الملل بشردوستانه در چه موقعیتهایی اجرا شدنی می باشد؟
حقوق بین الملل بشردوستانه در دو موقعیت (وضعیت) اجراشدنی می باشد و به همین دلیل اجرای این حقوق در دو نوع سیستم حمایتی ارائه می شود:
الف) مخاصمات مسلحانه بین المللی در چنین وضعیتی مهمترین کنوانسیونهای بین المللی قابل اعمال کنوانسیون های ژنو و پروتکل اول الحاقی آن می باشد. حقوق بین الملل بشردوستانه همان طور که گفته شد برای هر دو طرف درگیر در جنگ وضع شده است و از هر شخص یا گروهی که در مخاصمه شرکت نکرده است یا به هر علتی جنگ را ترک کرده است حمایت می کند و این اشخاص عبارتند از :
۱- پرسنل نظامی مجروح یا بیمار در جنگهای زمینی و بخش خدمات پزشکی نیروهای مسلح.
۲- پرسنل نظامی مجروح یا بیمار یا کشتی شکستگان در جنگهای دریایی و بخش خدمات پزشکی نیروی دریایی.
۳- اسرای جنگی.
۴- جمعیت غیرنظامی که عبارتند از: ابتاع بیگانه ساکن در سرزمین دو طرف مخاصمه و بویژه پناهندگان، غیرنظامیان در سرزمینهای اشغالی، بازداشت شدگان نظامی و غیرنظامی.
۵- پرسنل پزشکی و مذهبی یا واحدهای دفاع غیرنظامی. البته باید توجه داشت از لحاظ قواعد بین المللی جنگهای آزادی بخش ملی هر چند که در یک سرزمین و میان دو گروه از اتباع یک کشور روی می دهد ولی این نوع جنگها نیز در زمره مخاصمات مسلحانه بین الملی تلقی می شود.
ب) مخاصمات مسلحانه غیر بین المللی در زمان یک درگیری غیر بین المللی حقوق بین الملل بشردوستانه به نیروهای
شخص یا گروهی که در جنگ شرکت نکرده یا مخاصمه را ترک کرده حمایت می کند و افراد مشمول این حمایتها عبارتند از:
۱- رزمندگان مجروح یا بیمار
۲- جمعیت غیر نظامی
۳- پرسنل پزشکی و مذهبی
۴- اشخاصی که به دنبال جنگ از آزادی خود محروم شده اند
_________________________________________________________________
جلسه ششم: ۱۱/۸/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای اسدپورطهرانی
آیا حقوق بشردوستانه در جنگها و مخاصمات جدید اعمال شدنی است؟
از لحاظ حقوقی منظور از جنگهای جدید یا مخاصمات جدید کاربرد ابزارها وسلاحهای جدید مدرن نمی باشد بلکه صرفاً نوع جنگ از لحاظ حقوقی باید مدرن و جدید تلقی شود به این معنی که شرایطی برای بروز جنگ وجود داشته باشد که تا پیش از آن این شرایط و اهداف در جنگهای گذشته وجود نداشته است. یکی از جنگهایی که با عنوان جنگ جدید از لحاظ حقوقی شناخته می شود جنگهای آنارشیک یا هرج و مرج طلبانه می باشد و نوع دیگر آن جنگهایی است که هدف از آن اعلام هویت گروهی است در مورد این نوع اخیر باید گفت جنگها از این دست گاه به صورت محدود (بمب گذاری، ترور گسترده و…) یا به صورت نامحدود و درست شبیه یک جنگ میان دو کشور انجام می پذیرد.
جنگهایی که هدف از آنها اعلام هویت گروهی است گاهی به دنبال طرد دشمنی هستند که گاه منجر به پاک سازی نژادی می شوند. این موضوع اولین مسئله ای که علاوه بر خود موضوع پاک سازی نژادی برای حقوق بشردوستانه قرار می دهد این است که این نوع جنگ همچون سایر جنگها مستلزم آوارگی یا حتی تبعید و کوچ اجباری جمعیت های غیرنظامی می باشد. این نوع جنگ تحت تأثر خشونتها، کینه ورزی و تبلیغات پیچیده بر علیه نژاد یا گروه خاصی می تواند به سرعت گسترش یابد و بر خلاف جنگهای غیرنژادی دامنه فجایع انسانی آن مربوط به فقط یکی از گروههای هدف نمی شود.
در مورد جنگهای هرج و مرج طلبانه باید گفت این نوع جنگها هنگامی به وقوع می پیوندد که بخشی از ساختار یک حکومت یا دولت ضعیف شده یا از بین رفته است و گاهی نیز کل ساختار حکومت از بین رفته است. از لحاظ حقوق بشردوستانه در چنین وضعیتهایی گروههای مسلح رقیبی به وجود می آیند که هدف آنها فقط دستیابی بدون قید و شرط به قدرت است. با وجود این موضوع مشخصه این نوع جنگها بیش از هر چیز تضعیف یا فروپاشی انسجام فرماندهی در گروههای مسلح رقیب است.
حقوق بین الملل بشردوستانه بر هر دو این دسته از مخاصمات از آنجایی که جمعیت غیرنظامی گاهی بیشتر از سایر انواع جنگها در معرض انواع خشونتها قرار می گیرند باید مداخله کنند و از این لحاظ در قواعد ژنو همه گروههای مسلح اعم از شورشی یا غیرشورشی ملزم شده اند که در تمامی جنگها و از جمله این دو نوع جنگ به افرادی که اسلحه خود را بر زمین گذاشته و درگیر در جنگ نیستند (کلیه گروهها ی هدف) احترام گذاشته و حقوق آنها را مراعات کنند.
حقوق بشردوستانه در مورد کمکهای مادی به گروههای هدف چه تدارکی دیده است؟
دولتهای عضو کنوانسیونهای ژنو باید حق گروههای هدف را به دریافت کالاهای ضروری برای ادامه زندگیشان به رسمیت بشناسند. این حق به موجب سایر پروتکل ها نیز مورد تأیید قرار گرفه است. در یک مخاصمه مسلحانه بین المللی امداد به ویژه شامل موارد زیر است:
۱- عبور آزاد محموله های کالاهای خاص و ضروری برای ادامه زندگی جمعیت غیرنظامی چه این جمعیت در محاصره قرار داشته باشد چه در محاصره نباشد.
۲- مکلف کردن نیروهای اشغالگر به تضمین ملزومات اساسی برای جمعیت غیرنظامی سرزمینهای اشغال شده و در صورتی که ملزومات کافی نباشد دولت اشغالگر باید با امدادهای منابع خارجی موافقت کند.
در یک مخاصمه مسلحانه غیربین المللی در کنوانسیونهای ژنو تصویب شده که اگر جمعیت غیرنظامی به سبب فقدان ملزومات اساسی برای زندگی خود متحمل دشواریهای ناروا شوند عملیات امدادی که صرفاً طبیعت بشردوستانه و بی طرفانه داشته باشد باید با رضایت طرفهای درگیر در جنگ رعایت شود.
حقوق بشردوستانه برای برقراری مجدد ارتباطات خانوادگی چه راهکاری اندیشیده است؟
کنوانسیونهای ژنو وظایفی را در این زمینه برای دولتها و سازمانها پیش بینی کرده اند که عبارتند از :
۱- ارسال پیامهای خانوادگی و اطلاعات دیگر از قبیل دریافت و ثبت کارتهای اسارت اسرای جنگی و همچنین تفکیک کارتهای اسرای جنگی از کارتهای بازداشت غیرنظامیان و ارسال رونوشتی از این کارتها برای خانواده اسرا، ارسال نامه میان اشخاص که به هر دلیلی از آزادی خود محروم شده اند.
۲- تحقیق در مورد محل سکونت افراد گمشده.
۳- گردهم آوردن مجدد خانواده های متلاشی شده (پراکنده).
حقوق بشردوستانه چگونه از پناهندگان و آوارگان حمایت می کند؟
به طور خلاصه پناهندگان افرادی هستند که بنا به هر دلیلی از کشور خود گریخته اند ولی در مقابل آوارگان کسانی هستند که مجبور به ترک قلمرو خود شده اند و در حقیقت تمایل چندانی به ترک قلمرو کشور خودشان نداشته اند.
به طور کلی آوارگان از حمایت ها و مقررات کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان (UNHCR) بهره مند می شوند. همچنین هنگامی که آنها قربانی یک درگیری مسلحانه شوند و در اختیار دشمن قرار گیرند یا در کشوری که به آن پناهنده شده اند تحت تأثیر جنگ واقع شوند از این لحاظ تحت حمایت قواعد حقوق بشردوستانه قرار می گیرند. هدف قواعد مذکور همچون سایر قواعد حقوق بشردوستانه حمایت از جمعیت گروههای هدف در برابر اثرات جنگ است و از این لحاظ تأمین مکان اجباری این گروهها را به استثناء مواردی که در آنها جابجایی برای گروههای هدف جمعیت تضمین امنیت آنها می باشد نقض می شود.
بر اساس ماده ۱ کنوانسیون ملل متحد در مورد وضعیت پناهندگان اصطلاح پناهنده به هر شخصی اطلاق می شود که به علت ترس موجه از اینکه به دلایل مربوط به نژاد یا مذهب یا ملیت یا عضویت در یک گروه و یا داشتن عقاید سیاسی تحت تعقیب قرار گیرد و به این دلیل در خارج از کشور محل سکونت عادی خود به سر برد و نتواند یا به علت ترس مذکور نخواهد حق خود را تحت حمایت آن کشور قرار دهد (یعنی تمایلی به بازگشت به کشورش نداشته باشد).
برای اجرای حقوق بشردوستانه در جهت حمایت از گروههای هدف از چه تدابیری استفاده می شود؟
در وضعیت درگیری های مسلحانه از سه گونه تدبیر برای حمایت از گروههای هدف استفاده می شود:
اول) تدابیر پیشگیرانه: که مبتنی بر وظیفه تمام دولتها در اطاعت از قوانین و مقرارت می باشد و این تدابیر عبارتند از: آموزش پرسنل واجد شرایط برای تصحیح در اجرای حقوق بشردوستانه، انتصاب مددکاران اجتماعی در کلیه رده های نیروهای مسلح و هماهنگی مددکاران اجتماعی با مشاوران حقوقی، توسعه آگاهی مددکاران اجتماعی درباره اصول حقوق بشردوستانه وحمایت از گروهای هدف و چگونگی شناسایی گروههای هدف توسط مددکاران اجتماعی، تصویب مقررات قانونی برای منع تضعیف اطاعت از حقوق بشر و توجیه مددکاران اجتماعی در توجه به این موضوع.
دوم) تدابیر کنترل کننده اطاعت از مقررات حقوق بشردوستانه در طول درگیری: مددکاران اجتماعی تمام وظایفی که در بحث از تدابیر پیشگیرانه ذکر شد را در اینجا نیز به عهده دارند به علاوه اینکه مددکاران اجتماعی موظفند با نمایندگان کمیته بین المللی صلیب سرخ نیز و شناسایی و معرفی آنها به گروههای هدف توجه کامل داشته باشند.
سوم) تدابیر جلوگیری کننده: این تدابیر مبتنی بر این است که مددکاران اجتماعی وظیفه دارند به سران نیروهای مسلح هر دو طرف درگیر در جنگ در موارد نقض فاحش حقوق بشردوستانه و یادآوری مسئولیتهای کیفری و انضباطی فرماندهان از گسترش خشونتها جلوگیری به عمل آورند.
_________________________________________________________________
جلسه هفتم: ۲/۹/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای دولتخواه
۱- حقوق فطری: حقوقی است که همراه با تولد انسانها همراه وی هستند. در واقع انسانها به محض تولد این حقوق فطری را دارا می شوند.
حقوق فطری انسانها شامل :
۱- حق حیات: یعنی اینکه کسی حق ندارد نفس دیگری را بکشد.
۲- حق سکونت: یعنی اینکه انسانها بتوانند در هر جا که بخواهند و به شیوه دلخواه خودشان سکونت داشته باشند و محل سکونت آنها از هر گونه تعرض مصون باشد.
۳- حق ازدواج: بر اساس قانون حق ازدواج برای کلیه انسانها به رسمیت شناخته شده است و کسی حق ندارد دیگری را از ازدواج با شخص مورد نظر خود محروم کند.
۴- حق آزادی: این حق نیز از حقوق فطری انسانها است که این حق نیز توسط قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است و کسی حق ندارد بدون دلیل دیگری را ازاستفاده از حق آزادی خود محروم نماید و بر اساس قانون اساسی چنانچه این حق توسط قضات دادگستری نقض شود قاضی به هر حال موظف به جبران خسارت وارده به شخص است.
حقوق معنوی: حقوقی است که مربوط به آبرو، حیثیت و شرف انسان است. بر این اساس کسی حق ندارد آبرو و اعتبار دیگری را از بین ببرد. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همان گونه که به حفظ سلامت جسمی مردم توجه داشته است به حفظ آبرو و حیثیت مردم نیز توجه نموده و آبرو و حیثیت آنان را مصون از هر گونه تعرض دانسته است.
۲- حقوق سیاسی:
۱- حق تابعیت: بر این اساس هر شخصی که به دنیا می آید پس از تولد باید دارای تابعیت رسمی یک کشور باشد.
_________________________________________________________________
جلسه هشتم: ۲/۹/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای دولتخواه
از حدود ۴ هزارسال قبل از میلاد مسیح دنیا و تمدنهای آن روز جهان با گیاهانی که مواد مخدر از آنها استحصال می شده است آشنا بوده اند. فراعنه یا خدایان مصر معمولاً با استفاده از مواد مخدر طبیعی به قتل می رسیدند بدون اینکه انعکاسی در خارج (در بین مردم) داشته باشد، در یونان آقای هومر شاعر نابینای یونان از گل گیاه خشخاش نام برده است. در تمدن روم آقای پلین (Pelein) اولین دانشمند رومی برای اولین بار مواد مخدر را به عنوان دارو تجویز می نموده است، همچنین تمدن چین با خواص دارویی گیاه خشخاش آشنا بوده است آن گونه که از اوسطا کتاب مقدس ما ایرانیان به دست می آید ایرانیان باستان نیز با گیاه خشخاش آشنا بوده اند و نام کانابیت در کتاب مقدس ما ایرانیان به کار برده شده است.
ابن سینا، محمد زکریای رازی و ابوریحان بیرونی دانشمندان ایرانی هستند که در حدود قرن سوم و چهارم با آگاهی از خواص دارویی مواد مخدر آن را برای درمان بیماران خود تجویز می کرده اند و کاربرد آن انحصاراً در حد مصرف دارویی بوده است. در دوران صفویه مصرف مواد مخدر در ایران شایع شد به نحوی که مواد مخدر کشت شده در کشور پاسخگوی نیازهای داخلی نبوده است بنابراین ایران ناچار به وارد کردن مواد مخدر از دولت عثمانی می شود. شاه طهماسب به مواد مخدر اعتیاد پیدا می کند ولی بعد از مدتی ترک می کند و مبارزه با مواد را آغاز می کند بعد از شاه طهماسب شاه عباس مبارزه خود را در رابطه با مواد مخدر ادامه می دهد و برای اولین بار در زمان شاه عباس کلمه تریاکی به عنوان یک نابهنجاری مطرح می شود.
با ورود انگلیسی ها به ایران و حضور آنان در ایران و همچنین هند کشت گیاهان مربوط به مواد مخدر در ایران رونق پیدا کرد و عکس ناصرالدین شاه برای اولین بار روی قلیان ها و وافورها حک شد و به این وسیله تبلیغی برای استفاده از این مواد شد.
با ورود دولت انگلیس به هندوستان قسمتهای زیادی از اراضی حاصلخیز هندوستان زیر کشت تریاک قرار گرفت و مردم هندوستان را تشویق به استعمال مواد مخدر می کردند. به زودی محصولات مواد مخدر به دست آمده از اراضی حاصلخیز هندوستان بازارهای داخلی این کشور را اشباع نمود و مواد مخدر از هندوسان به دلیل مجاورت با چین به این کشور صادر می شد. دولت چین یکباره خود را با یک غارت دارایی های خود مواجه دید و به این دلیل جنگ اول تریاک در سال ۱۸۳۶ و بعد از آن جنگ دوم تریاک در سال ۱۸۵۹ بین دو کشور چین و انگلیس به وقوع پیوست حتی پس از دو جنگ تریاک استفاده از مواد مخدر و انتقال آن به چین بین اتباع دو کشور کماکان ادامه داشت. دولت انگلستان در ایران پس از به دست گرفتن انحصار کشت و استحصال مواد مخدر از گیاهان آن تبلیغ جدی را برای استفاده از مواد مخدردر بین مردم ایران شروع نمود به نحوی که تریاک به مردم ارائه و به جای آن سوخته تریاک از مردم به قیمت گزافی خریداری می شد و در سال ۱۳۱۴ جمعیت ایران ۷ میلون و جمعیت معتادین ایران ۵/۱ میلون نفر برآورد می شود. از بین ۲۸ استان ایران در ۱۸ استان مواد مخدر کشت می شد.
در جهان دو منطقه به نام هلال طلایی خوانده می شود.
۹۰ درصد تریاک دنیا در دو کشور هلال طلایی افغانستان و پاکستان کشت می شود ۸۵ درصد هروئین اروپا از این منطقه تأمین می شود. این در حالی است که خود افغانستان مشکل اعتیاد ندارد و ۱۰% مواد مخدر کشت شده در داخل کشور مصرف می شود. به دلیل همجوار بودن ایران با هلال طلایی علیرقم مبارزات شدید دولت بر ضد نقل و انتقال و ترانزیت مواد مخدر از ایران و مواد مخدر در ایران به وفور یافت می شود، و مواد مخدر از طریق ایران به اروپا و ترکیه ترانزیت می شود. اخیراً با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مسیر دیگری برای انتقال مواد مخدر به کشورهای اروپایی از طریق کشورهای تازه استقلال یافته اتحاد جماهیر شوری سابق و از آنجا به اروپای شرقی به وجود آمده است.
مثلث طلایی شامل کشورهای برمه(میانمار)، لائوس و چین است. به نحوی که در سال ۱۹۹۶ پنج هزار تن مواد مخدر از این محل استحصال شده است.
جمعیت معتادان در دنیا در سال ۱۹۹۰ بر اساس آمار سازمان ملل متحد ۴۴۵ میلیون نفر بوده است. در سال ۱۲۸۲ شمسی اولین قانون مصوب مجلس شورای ملی به نام قانون تحدید تریاک به تصویب مجلس شورای ملی رسید، در زمان حکومت قاجار، بر اساس این قانون هیچ گونه محدودیتی برای کشت خشخاش در نظر گرفته نشده بود ولی برای آن مالیاتهایی وضع گردید. در سال ۱۳۴۴ برای اولین بار در ایران هروئین استحصال و عرضه شد. در سال۱۳۰۰ قانون منع واردات مواد مخدر به ایران وضع گردید اما تولید تریاک در داخل ایران همچنان ادامه داشت.
در سال ۱۹۲۶(۱۳۰۵ش) یک هیأت از سوی سازمان ملل متحد مأمور بررسی وضعیت مواد مخدر در ایران گردید و نامبرده در گزارش خود به سازمان ملل متحد ضمن اعلام وضعیت مواد مخدر و معتادین در ایران اقتصاد ایران را به شدت وابسته به تریاک دانست به نحوی که به اعتقاد برخی از صاحب نظران در این تاریخ اقتصاد ایران بر اساس دو عامل تریاک و نفت اداره می شد. علیرقم تصویب قوانین مذکور وضعیت استفاده از مواد مخدر در ایران همچنان رو به افزایش بود تا اینکه در سال ۱۳۱۲ قانون مجازات مرتکبین جرایم مربوط به مواد مخدر به تصویب شورای ملی رسید که به موجب آن دولت اجازه داشت تا مواد مخدر به دست آمده از مزارع خشخاش را معدوم نماید و برای اولین بار شیره کش خانه ها را ببندد. علاوه بر این کشت خشخاس در ۲۲ منطقه ایران ممنوع گردید.
در سال ۱۹۲۵ (۱۳۱۷ش) هیأت وزیران تصویب نامه ای را به تصویب رساند که بر اساس آن ایران بدون هر گونه قید و شرطی به عضویت قرارداد بین المللی تریاک درآمد. متعاقب آن در سال ۱۳۲۵ مجدداً هیأت وزیران مصوبه ای را به تصویب رساند که بر اساس آن کشت خشخاش در ایران ممنوع و مبارزه با قاچاق و درمان معتادین آغاز شد اما این مصوبه پس از یک سال از برکناری دولت قوام السلطنه ملغی شد. عبدالحسین هژیر مصوبات قبلی هیأت دولت را ملغی اعلام کرد و کشت خشخاش را آزاد اعلام کرد.
_________________________________________________________________
جلسه نهم: ۱۶/۹/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای دولتخواه
حق عبارت است از سلطه یا امتیازی که برای اشخاص در مورد هر چیزی قانون آن را به رسمیت شناخته باشد .
حقوق گاهی در فرهنگهای لغت به معنای دستمزد ماهیانه نیز به کار برده شده است که منظور از آن وجهی است که توسط کافرمایان به مستخدمین آنان پرداخت می شود .
همچنین حقوق به معنای مجموعه قوانین و مقررات حاکم بر یک کشور اطلاق می شود.
بشر به معنای انسان که به لسان منطقیون به حیوان ناطق ترجمه شده است به این معنا که انسان موجودی است که دارای قدرت تفکر و تعقل بوده که می تواند اشیاء را به تملک خود درآورد به این معنی که نسبت به مایملک خود حق هر گونه تصرف مالکانه را دارد و دیگران را نیز از هر گونه تعدی نسبت به آن مال منع می کند.
۱- فطری
حقوق بشر ۲- معنوی
۳- سیاسی
در یک تقسیم بندی دیگر حقوق بشر به شش گروه عمده تقسیم می شود:
۱- حقوق مدنی: مثل حق آزادی به این معنی که خداوند انسان را آزاد آفریده است و هیچ کس حق ندارد بدون مجوز قانونی آزادی انسانها را محدود نماید (اصل ۳۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)
۲- حقوق سیاسی: به این معنی که هر کسی پس از تولد باید دارای تابعیت دولت مطبوع خود باشد ( اصل ۴۱، ۲۷،۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)
تابعیت: یعنی ارتباط حقوقی شخص با دولت مطبوعش، این حق در اصل ۴۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است. همچنین است حق تشکیل احزاب و جمعیت ها و همچنین حق شرکت در تظاهرات (این حقوقی است که در اصول ۲۶و۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است).
۳- حقوق اجتماعی: این حقوق نیز یکی از اقسام حقوق بشر شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است، مانند حق مسکن، حق ازدواج، شغل، این حق نیز مانند سایر اقسام حقوق بشر در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است؛ حق مصونیت جان، مال، ناموس، آبرو و حیثیت انسانها از جمله این حقوق است که به موجب اصل ۲۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به رسمیت شناخته شده است.
همین طور بحث حق تأمین اجتماعی از نظیر بیکاری، پیری، از کار افتادگی، بی سرپرستی، در راه ماندگی، حوادث و سوانح (اصل ۲۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)
۴- حقوق فرهنگی: حقوق فرهنگی نیز یکی دیگر از اقسام حقوق شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. اصل ۳۰ قانون اساسی در این خصوص تصریح دارد دولت موظف است وسایل آموزش و پرورش رایگان را تا پایان دوره متوسطه فراهم سازد.
اقلیتهای دینی شناخته شده در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر اساس این قانون می توانند تعالیم مذهبی خود را به فرزندان خود آموزش دهند.
۵- حقوق اقتصادی: مثل داشتن حق هر گونه شغل و دستمزد، حق داشتن یک زندگی مرفه و شرافتمندانه (اصل ۲۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)
۶- حق دادرسی عادلانه: برابر اصل ۱۰۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.
برابر اصل ۳۴ همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند.
دادخواهی حق مسلم هر فرد است.
حق داشتن وکیل یکی دیگر از حقوق دادرسی است (اصل ۳۵)
خصوصیات حقوق بشر:
۱- جهان شمولی: یعنی وسعتی به اندازه تمام دنیا و در طول تاریخ (قرنها) دارد.
۲- اعتبار اخلاقی: حقوق بشر دارای اعتبار اخلاق جهانی است به این معنی که این حقوق در سراسر جهان دارای اعتبار اخلاقی است.
۳- بنیادی بودن: حقوق بنیادی یعنی حقوقی که اساسی و بنیادی انسانها هستند که با حذف آنها سایر حقوق انسانها منتفی است.
۴- انتزاعی: به معنی اینکه مرزهای حقوق بشر کاملاً مشخص و واضح نمی باشد.
۵- اولویت: به معنای اینکه از اهمیت و اولویت بسزایی برخوردار است و دارای ارزش خاصی است.
_______________________________________________________________________
جلسه دهم ۲۳/۹/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای دولتخواه
نکات برجسته منشور حقوق بشر کورش بزرگ پادشاه ایران:
اولین سند تاریخی حقوق بشر جهان را منشور کورش بزرگ پادشاه ایران تشکیل می دهد که حاوی نکات ذیل است:
۱- آزادی دین و مذهب: از جمله اصول شناخته شده منشور حقوق بشر کورش بزرگ می باشد که به موجب منشور مذکور آزدی دین و مذهب ایرنیان به رسمیت شناخت شده و حق هر گونه توهین به سایر ادیان ومذاهب شناخته شده از حکام و مأمورین حکومتی (متولیان یا متصدیان حاکیمت) اخذ شده است.
۲- مشروعیت مردمی حکومت: به این معنی که مردم می توانند آزادانه حق پذیرش حاکم را داشته باشند یا از پذیرش آن خودداری کنند که در این صورت حکومت آنان را ناچار به پذیرش حاکمیت خود نخواهد کرد.
۳- حق مالکیت: به این معنی که دارئی ها و اموال اشخاص محترم شمرده شوند و دیگران حق هر گونه تعدی نسبت به اموال و دارایی های دیگری را نداشته باشد.
۴- آزادی سکونت: به این معنی که هر کسی می تواند در قلمرو ایران آن زمان در هر شهر یا روستایی که بخواهد ساکن گردد.
۵- آزادی شغل: به این معنی که هر کسی می تواند به هر شغلی که علاقمند است مشغول شود، منع هر گونه طبقه بندی بین اشخاص در جامعه به این معنی که هر کس از هر طبقه ای از جامعه که باشد می تواند با تحصیل شغل دلخواه خود را پیدا کند و به آن کار مشغول شود.
۶- اصل شخصی بودن جرائم و مجازاتها: یعنی اگر شخصی مرتکب جرمی شده است اجرای مجازات محدود است به شخص مجرم و نه خانواده وی.
۷- منع برده داری: منع برده داری و احترام به آزادی انسانها و اینکه خداوند متعال انسانها را آزاد آفریده و اوست که می تواند زندگی خود را آن گونه که مورد نظر اوست بسازد.
_________________________________________________________________
جلسه یازدهم ۳۰/۹/۸۷ آشنایی با قوانین،… استاد: آقای دولتخواه
تعریف حقوق بشر: از حقوق بشر تعریف واحدی وجود ندارد اما در یک تعریف کلی حقوق بشر به حقوق بنیادی و انتقال ناپذیر نوع بشر گفته می شود که مجموعه ای از ارزشها، مفاهیم، اسناد و سازو کارها است که موضوعشان حمایت از مقام، منزلت و کرامت انسانی است.
تعریف حقوق بین المللی: حقوق بین المللی عبارت است از مجموعه قراردادها و قوانین بین المللی که حاکم بر روابط بین دولتها و سازمانهای بین المللی است. در این معنی حقوق بین الملل برگرفته از تعهدات، معاهده ها و قراردادهای بین المللی که بین دول متعاهد منعقد می گردد و یا معاهداتی که توسط سازمانهای بین المللی تنظیم و کشورهای جهان و یا سازمانها پس از تنظیم آن به آن ملحق می گردند.
حقوق بین المللی بشردوستانه: حقوق بین الملل بشردوستانه در واقع حقوق انسانها در زمان جنگ بین دو کشور است که به موجب آن دول متخاصم می بایست دامنه جنگ را محدود به انسانها و مکانهایی نمایند که جنگ بین دو کشور در آن جریان دارد و در خصوص انسانهای شرکت کننده در جنگ نیز رعایت حقوق اولیه انسانها لازم الرعایه است.
موضوع حقوق بشر:
حقوق بین الملل بشردوستانه چیست؟
حقوق بین الملل بشردوستانه یکی از شاخه های اصلی و کاربردی حقوق بین الملل عمومی است، در حقوق بین الملل بشردوستانه صحبت از قواعد حمایتی است که در جهت حمایت از افرادی باید اعمال شود که در جنگ و مخاصمات حضور ندارند (به عنوان مثال: زنان، کودکان، کهنسالان و …) و یا در میدان جنگ و به طور کلی مخاصمه را ترک کرده اند (به عنوان مثال: مجروحان جنگ، معلولان جنگ، اسیران جنگی و …) می باشد.
بخش دیگری از حقوق بین الملل بشردوستانه در مورد ایجاد قواعد و مقرراتی است برای محدود کردن روشها، ابزارها، و وسائلی که در میدان جنگ و مخاصمات به کار می رود (به عنوان مثال محدودیت کاربرد سلاحهای شیمیایی، میکروبی، رادیواکتیو، محدودیت استفاده از مین های ضد نفر و بمب های خوشه ای و …)
قواعد حقوق بین الملل بشردوستانه: در حقیقت هدف اصلی آن این است که هر دو طرف درگیر در مخاصمه به طور کاملاً محدود از روشها و ابزارهای جنگی استفاده کنند و از انواع و افرادی که تحت تأثیر جنگ قرار گرفته اند یا احتمال دارد تحت تأثیر آن قرار گیرند حمایت شود.
ضمانت اجرا (Sanction) در مسئولیتهای بین المللی: به طور کلی چه در حقوق داخلی و چه در حقوق بین الملی هر چند که ایجاد قواعد حقوقی امری صحیح و درست می باشد اما وضع قواعد حقوقی کافی نیست بلکه باید بر رعایت قواعد وضع شده نیز نظارتی وجود داشته باشد. به عبارت دیگر باید رعایت قواعد حقوقی تضمین شود زیرا تأثیر هر قاعده حقوقی بستگی زیادی به ضمانت اجرایی دارد که مربوط به آن قاعده حقوقی می شود. در حقوق داخلی ضمانت اجرا یا جنبه مدنی دارد (یعنی مسئولیت فردی یا خصوصی) و یا جنبه کیفری دارد(مسئولیت جمعی یا عمومی).
در حقوق بین المللی بر خلاف حقوق داخلی چه در زمینه مسئولیت بین المللی فردی و چه در زمینه مسئولیت بین المللی جمعی اصل بر ضمانت اجرایی از نوع ترمیمی است و چندان ضمانت اجراهای کیفری به گونه ای که در حقوق داخلی رواج دارد، مورد توجه قرار نمی گیرد. به عبارت دیگر در حقوق بین الملل ضمانت اجرای کیفری در مقابل نقض قواعد خاص و مشخصی که عنوان جرم بین المللی را دارند تعیین می گردد، در حالی که ضمانت اجرای ترمیمی به طور کلی می تواند در مورد نقض هر قاعده حقوق بین الملل به وجود آید البته جرائم بین المللی صرف نظر از اینکه دارای ضمانت اجرای کیفری باشند ممکن است ضمانت اجرای مدنی را نیز به دنبال داشته باشند یعنی شخص نقض کننده قواعد حقوق بین الملل ملزم به جبران ضرر و زیان ناشی از جرم بین المللی خود نیز باشد.
گروههای هدف:
۱- سالمندان: به افرادی اطلاق می گردد که بیش از ۶۰ سال سن داشته و به علت پیامدها و عوارض ناشی از کهولت سن و تغییرات فیزیولوژیکی که در بدن وی در اثر افزایش سن بوجود می آید نیاز به مراقبت و توانبخشی دارد(ماده ۱ سازمان بهزیستی) و از نظر سنی به سه گروه، سالمند جوان (۶۰-۷۰ سال)، سالمند میانسال (۷۱-۸۰ سال) و سالمند پیر (۸۱ به بالاتر) تقسیم می گردند.
و در تقسیم بندی دیگر سالمندان را به ۳ گروه سالمندان مستقل- سالمندان نیمه مستقل و سالمندان وابسته تقسیم می کنند.
سالمند مستقل: سالمندی که از حافظه خوبی برخوردار می باشد و توان انجام کارهای روزمره (ADL) زندگی خود را در مراکز نگهداری دارا می باشد و فقط در انجام کارها نیاز به نظارت دارد.
سالمند نیمه مستقل: سالمندی که در انجام بعضی و یا بخشی از کارهای روزمره زندگی خود در مرکز نگهداری نیاز به کمک دارد.
سالمند وابسته: سالمندی که وابسته به تخت می باشد و یا اینکه مبتلا به بیماری آلزایمر شدید بوده و توان انجام کارهای روزمره خود را ندارد.
تبصره: کارهای روزمره زندگی: کارهای روزمره زندگی شامل غذاخوردن، لباس پوشیدن، حمام رفتن، توالت رفتن و به خود رسیدن (شانه کردن، آرایش کردن، تراشیدن ریش و ….) می باشد.
به منظور مراقبت از سالمندان دولت بر اساس قانون مراکزی را برای نگهداری از آنان پیش بینی نموده است که هدف از تشکیل این مراکز عبارت است از:
۱: گسترش ارائه خدمات مراقبتی بهداشتی و توانبخشی
۲: ارتقاء کیفیت خدمات مراقبتی بهداشتی و توانبخشی
۳: ارتقاء کیفیت زندگی سالمندان
۴: کاهش تصدی های دولتی
تشکیل شورای ملی سالمندان
بر اساس ماده ۳ آئین نامه تشکیل شورای ملی سالمندان به منظور ساماندهی سلامت و رفاه سالمندان شورای ملی سالمندان به ریاست وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دبیری رئیس سازمان بهزیستی کشور و با حضور اعضای ذیل تشکیل می گردد:
الف – وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی یا یکی از معاونان وی
ب – وزیر مسکن و شهرسازی یا یکی از معاونان وی
پ – وزیر امور اقتصادی و دارایی یا یکی از معاونان وی
ت – وزیر کشور یا یکی از معاونان وی
ج – وزیر بازرگانی یا یکی از معاونان وی
چ – وزیر جهاد کشاورزی یا یکی از معاونان وی
ح – رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور یا یکی از معاونان وی
خ – رییس سازمان صدا و سیمایی جمهوری اسلامی ایران
د – رئیس سازمان تربیت بدنی یا یکی از معاونان وی
ذ – رئیس سازمان بازنشستگی کشوری
ر – رئیس سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح
ز – مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی
ژ – سرپرست کمیته امداد امام خمینی (ره)
س – سه نفر از متخصص دانشگاهی صاحب نظر در امر سلامت سالمندان.
منظور از ساماندهی، سلامت و رفاه سالمندان عبارت است از: بهبود روش زندگی و ارتقای کیفیت زندگی سالمندان به منظور ایجاد رضایت از زندگی در سالمندان از طریق ارائه خدمات رفاهی، بهداشتی، درمانی و توانبخشی می باشد که با رعایت سیاستها و خط مشیهای مندرج در ماده ۲ آئین نامه تشکیل شورای ملی سالمندان به شرح زیر انجام پذیراست:
الف – فراهم ساختن امکان تداوم حضور سالمند در جامعه
ب – تأکید بر حفظ موقعیت و جایگاه سالمند در خانواده
پ – تأمین حداقل نیازهای اساسی سالمندان نیازمند در کشور
ت – تأکید بر حفظ احترام شأن و حرمت سالمند
ث – فراهم ساختن امکان مشارکت مردم، انجمنها و موسسات غیردولتی
وظایف شورای ملی سالمندان
وظایف شورای ملی سالمندان بر اساس ماده ۴ آئین نامه تشکیل شورای ملی سالمندان به شرح زیر می باشد:
الف – سیاست گذاری در جهت تأمین سلامت و رفاه سالمندان کشور
ب – تصویب برنامه های مربوط به سالمندان در دستگاههای اجرایی
پ – هماهنگی بین دستگاههای اجرایی برای سازماندهی امور سالمندان و اجرای برنامه های مصوب شورا.