فرارو- اعتیاد در میان زنان رو به افزایش است. عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در این رابطه هشدار داده است. سالار مرادی گفته است سرشماریها درباره اعتیاد از افزایش گرایش زنان به مصرف موادمخدر و اعتیاد بین آنها خبر میدهد.
همچنین سعید قاسمیان، مدیرکل برنامهریزی و فناوری اطلاعات ستاد مبارزه با مواد مخدر، با اعلام آماری از اعتیاد زنان گفت: ۶۲ درصد از زنان مصرفکننده متاهل، ۴۱ درصد زیر ۳۵ سال و ۷۱ درصد دارای تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم بودهاند. بیشتر زنان معتاد تریاک، شیشه و هروئین مصرف میکنند.
به اعتقاد یک پزشک – انسانشناس، وقتی اوقات فراغت برای زنان وجود نداشته باشد، گرایش آنها به مواد مخدر بیشتر میشود. در جامعه ما برای زنان زمان و مکان و فعالیتهایی برای گذران اوقات فراغت تعریف نشده است. و درنتیجه برخی از زنان به سراغ استفاده از مواد مخدر میرود.
دکتر پیمان متین در گفتوگو با فرارو، گفت: اعتیاد در میان زنان، امر تازهای نیست. از سالهای گذشته و بیش از ۵۰ سال پیش نیز زنان زیادی مواد مخدر مصرف میکردند. در آن زمان به این دلیل که زنان بیش از امروز در دو حجابِ “عفت و نگاه احترامآمیز نسبت به زنان” و حجاب “اجتماعی” بودند، اعتیاد در میان آنها پنهان و کمتر درج میشد.
این انسانشناس در ادامه گفت: به طور کلی اعتیاد در میان زنان و مردان را به عوامل مختلفی نسبت میدهند، فقر، داشتن همسران معتاد و انحرافات اجتماعی از این عوامل است. اما من سعی میکنم از دیدگاهی انسانشناختی و با توجه به پیشینه انسان، به یک عامل مهم دیگر بپردازم و آن موضوع مهم و در عین حال مغفولی بهنامِ “اوقات فراغت” است.
دکتر متین درمورد انسان امروزی توضیح داد: در علم انسانشناسی انسانهای امروزی را هوموساپینسها (Homo sapiens) مینامند. قبل از هوموساپینسها انسانهای نئاندرتال (Neanderthal) بودند که از انسان امروزی از جهات زیادی برتر بودند، اما به یک دلیل منقرض شدند و آن محدود بودن روابط اجتماعی در میان آنها بود. انسان مدرن و یا هوموساپینس انسانی اجتماعی است که “ارتباط” یکی از نیازهای ذاتی اوست.
وی گفت: ارتباط اجتماعی در طی زمان و ناخودآگاه بدل به عنصری غیرقابل تفکیک در زندگی انسانهای امروزی شد، اما آیا این ارتباط در دهههای اخیر در جامعه ما مورد توجه قرار گرفته است؟ آیا ما در این سالها به این بعد از زندگی زنان چقدر بها دادهایم؟ واقعیت اینجاست که ما زنان را محدود کردهایم؛ چه در برخوردهای اجتماعی آنها و چه در نگاه خودمان نسبت به آنها. در این محدویت، ما در واقع یک نیاز اساسی بشر را محدود کردهایم.
این پزشک با اشاره به نیاز غریزی بشر به ارتباط اجتماعی اظهار کرد: در پی این نیاز، هر یک از ما در تلاش هستیم که در جمع ایفای نقش کنیم و به صورت غریزی میخواهیم جزئی از بشریت باشیم. به همین دلیل نیز وارد جامعه و روابط اجتماعی میشویم. بخش مهمی از این زندگی اجتماعی، چه در زنان و چه در مردان، “اوقات فراغت” است. اوقات فراغت دو وجهه فردی و اجتماعی دارد. بُعد اجتماعی اوقات فراغت بسیار اهمیت دارد، چرا که اگر به آن توجهی نشود فرد منزوی میشود و در چارچوبهای محدود فردی قرار میگیرد.
متین گفت: حال این سئوال را از خودمان بپرسیم که صراحتا یک دختر و یا یک زن چه امکاناتی در اختیار دارد تا بتواند خود را در جامعه مطرح کند؟ به جز فرصتی که در مدرسه و دانشگاه پیش میآید زنان جامعه در چه قسمتی باید اوقات فراغت خود را بگذرانند؟
پیمان متین با تشریح فعل و انفعالات مغزی افراد در هنگام استفاده از مواد مخدر گفت: در مباحث علمی مربوط به اعتیاد گفته میشود، سیستم لیمبیک مغز که مسئول کنترل احساسات است در اثر مصرف مواد مخدر، فرد را دچار احساس لذت میکند. این قسمت که قسمتِ پاداش مغز است، در پر کردن اوقات فراغت نقش مهمی دارد. فردی که مواد مخدر مصرف میکند درواقع میخواهد اوقات فراغتش را با لذت همراه کند. اما چرا زنان به این شکل میخواهند به اوقات فراغتی با لذت برسند؟
دکتر متین با انتقاد از نبود امکان مناسب گذران اوقات فراغت برای زنان در جامعه، توضیح داد: وقتی اوقات فراغت برای زنان وجود نداشته باشد، گرایش آنها به مواد مخدر بیشتر میشود. در جامعه برای زنان زمان و مکان و فعالیتهایی برای گذران اوقات فراغت تعریف نشده است. در چنین حالتی فرد احساس سرخوردگی میکند و از برونگرایی به درونگرایی گرایش پیدا میکند. بیانگیزگی و اضطراب نیز از عوامل دیگر نداشتنِ زمانی برای فراغت است. درنتیجه این فرد که به تشویق مغز نیاز دارد، به سراغ استفاده از مواد مخدر میرود.
این انسانشناس در ادامه گفت: با این تحلیل از گرایش زنان به مواد مخدر حال باید به چند عامل که در رسیدن و لذت بردن از مخدرها موثرند اشاره کنیم؛ “قیمت” پایین مواد مخدر در ایران، “دسترسی” بسیار راحت و “جذابیت” این عوامل هستند. بنابراین زنان که به فراغتی سالم به سختی دست پیدا میکنند، ماده مخدر را به راحتی به دست میآورند و وقتی از آن استفاده و نسبت به آن احساس رضایت کنند آن را بدل به امکانی برای اوقات فراغتشان میکنند.
دکتر متین دلیل مصرف زیاد مخدر شیشه در بین زنان را تشریح کرد و گفت: اینکه گرایش زیادی از سمت زنان به مخدر شیشه میبینیم، در مرحله اول به دلیل قیمت پایین، دسترسی راحت و خوشایند بودن آن است. مهمتر از آن، مصرف شیشه به مسائل روحی و روانی برمیگردد و به وسواسگونه بودن این ماده مخدر؛ شیشه وابستگی ذهنی بههمراه دارد و فرد به دلیل علاقه و ارضاء روحی بیش از هرچیز دیگر به سراغ آن میرود. به همین دلیل نیز هست که پاکشدن از اثرات مصرف شیشه نیاز به درمان روحی و روانی دارد. جالب است بدانیم که روانکاوان یکی از راهها در ترکِ شیشه را قرار دادن برنامههای فراغتی برای فرد میدانند.
وی با توصیف وضعیت اجتماعی زنان و دختران هنگام دچار به اعتیاد در ادامه گفت: دختران و زنانی که به اعتیاد دچار میشوند، خانواده و جامعه برخورد و برداشت سنگینتری با آنها و نسبت به آنها دارد. به این دلیل که زنانگی که با مادرانگی و محجوبیت در جامعه ما گره خورده، از حرمتی خاص برخوردار است. این تصور در فرهنگ ما وجود دارد که اعتیاد در زنان ضربههای اجتماعی و فرهنگی بیشتری در پی دارد. “آبروریزی” ترسی است که خانوادههای ایران در رابطه با اعتیاد دخترشان با آن کلنجا رمیروند.
دکتر پیمان متین در انتها و در پاسخ به این سئوال که چه راهکاری میتوان برای کمک به دختران و زنان معتاد کرد، گفت: یک انسانشناس و یا جامعهشناس وظیفهاش ارائه راهکار نیست. راهکار را باید از شبکههای مختلفی در جامعه پیگیری کرد. باید از وزراتخانههای مرتبط پرسید که چه طرحی دارند؟ از اقتصاددانان پرسید که به چه دلایلِ اقتصادی مواد مخدر در ایران تا این حد ارزان است؟ و از سایر دستاندرکاران پرسید به جز منع و هشدار چه راهکار دیگهای را مدنظر دارند و میخواهند اجرا کنند؟