
در واقع یک وکیل خوب باید دارای تعهد و وجدان کاری در برابر قانون و موکل خود باشد. او باید وکالت موکل خود را همانند وکالت خود از خود بداند! یک وکیل باید همگی دانش و زمان و وجود خود را براای دفاع از موکل خود به میان آورد و موکل نیز در برابر وکیل دارای وظایفی است که معمولا در عقدنامه و قرارداد میان دو طرف در نظر گرفته میشود.
داشتن تخصص: نخستین گزینه داشتن تخصص و دانش کافی علمی حقوقی است. یک وکیل پایه یک دادگستری از دید ما به هیچ عنوان نباید در زمینههای گوناگون عمل کند. وکیل همانند پزشک باید دارای تخصص باشد و تمرکز کاری خود را بر روی یک یا چند دعاوی و گروه پرونده های قضایی بگذارد تا به کوچکترین نکات حقوقی و قانونی آن مورد چیره باشد.
سن و دیگر موارد در بیشتر مواقع دارای اهمیت نیست. یک وکیل غیر متخصص با دارا بودن سن بالا در برابر یک وکیل آگاه با دانش بالا دارای اولویت نیست.
اعتماد: موکل باید به وکیل خود اعتماد کامل داشته باشد. وکیل باید دارای شرافت کاری باشد و در برابر دفاع از موکل خود احساس مسئولیت کند. درست است که حق الوکاله یک حق برای وکیل است ولی لزوما دید وی به موکل خود نباید به این صورت باشد و اجرای قانون و گرفتن حق از دست رفته ی موکل نیز باید دارای اهمیت باشد. جزئیات پرونده را بداند و روی آن کار کند.
قول بیهوده: باید مراقب بود که پیروزی و عدم پیروزی در پروندههای قضایی حقوقی و کیفری به عوامل گوناگون بستگی دارد. اینکه یک وکیل قول ۱۰۰% پیروزی بدهد درست نیست و به هیچ عنوان پذیرفته نخواهد بود. یک وکیل با دانش و متخصص میداند که ممکن است به هر دلیل رای صادر شده در نهایت چیزی بهجز آنچه پیش بینی می کند باشد.