مقام معظم رهبری انقلاب در دیدار با دانشجوها تصریح کردند که اگر قرارگاه های فرهنگی دچار اختلال شدند و اصلی را از فرعی تشخیص ندادند، دانشجوها آتش به اختیارند.آتش به اختیاری یعنی چی؟ مجموع مطالبی که سایت های رسمی در این باره منتشر کرده اند را بازخوانی می کنیم.
فرآوری: بخش هنری تبیان
مشرق در باره آتش به اختیار نوشته: برخی فعالان کج فهم در رسانه های مخالف اینطور وانمود کردند که آتش به اختیاری یعنی مجوز فعالیت غیرقانونی. یعنی خودسرانه عمل کردن؛ ماجرا اینگونه نیست. یک تعبیر را گرفته و باقی جمله را رها کردند. رهبری می فرمایند برخی دستگاه های کشور در تشخیص مسائل اصلی دچار اختلاند؛ شما آتش به اختیارید که به مسائل اصلی بپردازد.
اما مسائل اصلی چیست و کار دانشجو چیست؟ “عدالتخواهی” و “آزادی خواهی” و “انقلابی گری” و تلاش برای اصلاح “سبک زندگی” و غیره مسائل اصلیند که نیازمند مطالبهگری و گفتمانسازی دارد. تعبیر “آتش به اختیاری” ممکن است جدید باشد اما این حرف به هیچ وجه جدید نیست. رهبری سال گذشته در همین دیدار با دانشجویان می فرمایند:” اگر ایستادگی کردید و با بسیج ذهنی مردم، خواسته ها را به گفتمان عمومی تبدیل کردید، مسئولان هم مجبور می شوند به مطالبات شما عمل کنند. “
آتش به اختیاری برای کار تبیینی است؛ آتش به اختیاری برای مطالبه گری است.در یک سخن آتش به اختیاری برای کاری است که وظیفه دانشجوست نه کاری که وظیفه نهادهای دولتی است. سربازی که آتش به اختیار می شود یعنی در حوزه مسئولیت خود معطل فرماندهی نماند؛ نه اینکه وظیفه خودش را رها کند و جای دیگران نشیند.
واگرنه این جمله رهبری از محکمات فعالیت اجتماعی است که “هیچ چیزی مجوّز این نیست که بگویند چون نیروی انتظامی و قوه قضاییه عمل نکردند، خودمان وارد میدان شدیم.”
حکم حکومتی سال ۷۸ رهبری درباره حرام بودن فعالیت های خودسرانه سر جای خودش باقی است. و یا اینکه صریح فرمودند: “امر به معروف، یک مرحله گفتن و یک مرحله عمل دارد. مرحله عمل، یعنی اقدام با دست و با زور. این مرحله، امروز به عهده حکومت است و باید با اجازه حکومت انجام بگیرد و لا غیر”
خلاصه اینکه آتش به اختیاری یعنی در وظایف ذاتی دانشجویی که روشنگری و تبیین است معطل غیر نمانید نه اینکه وظیفه دیگران را انجام دهیم.
کی نوبت آتش به اختیار می رسد؟
خبرگزاری تسنیم برای تبیین واقعی مفهوم آتش به اختیار سراغ حجت الاسلام خسروپناه رفت . این خبرگزاری ابتدا در مقدمه ای توضیح داد: طرح مفهوم آتش به اختیار در عرصه فرهنگی توسط امام خامنه ای، شبهاتی در خصوص معنای این مفهوم و حدود و ثغور آن ایجاد گشته که نیازمند تبیین است. از این رو حجت الاسلام خسروپناه در یادداشتی کوتاه به تبیین این مفهوم پرداختند.
در این یادداشت می خوانیم: مقصود از مفهوم آتش به اختیار که رهبری طرح فرمودند این است که وقتی تساهل فرهنگی و اجتماعی در غرب که باعث بی هویتی مغرب زمین شده است به شکل موریانه ای وارد جوامع اسلامی از جمله ایران اسلامی بشود تا نسل جوان را بی هویت و بی غیرت سازند و از طرف دیگر، متولیان فرهنگی میان مسایل اصلی و فرعی تشخیص ندهند و نهادهای فرهنگی را گرفتار امور فرعی کنند و نتوانند امور اصلی فرهنگی را مدیریت کنند نوبت به آتش به اختیار می رسد یعنی جوانان انقلابی و پیرو خط امام با مدیریت گروهی و هسته های فرهنگی به صورت خودجوش به نقد فرهنگ غرب بپردازند و از فرهنگ اصیل اسلامی دفاع کنند و آن را تبیین کنند و شبهات فرهنگی را پاسخ دهند.پس آتش به اختیار زاییده دو عامل یعنی هجوم حداکثری دشمن فرهنگی و ضعف مدیریت فرهنگی نهادها است.لازم به ذکر است اینگونه فعالیتهای فرهنگی باید خودجوش، جهادی و همراه با منطق و اخلاق و رعایت قانون باشد و از قوانین حاکمیت تخطی نشود.توصیه ما به مدیران فرهنگی کشور این است که فرق مباحث اصلی و فرعی را بدانند و مسایل فرهنگی اساسی کشور را فدای مسایل سیاسی و حزبی زودگذر نکنند تا نیازی به آتش به اختیار نباشد و گستره مدیریت فرهنگی کم نشود و فعالیتهای خودجوش فرهنگی نیز در نظام کلان مدیریت فرهنگی قرار گیرد.
هشت نکته درباره آتش به اختیار
حسین شمسیان در کانال تلگرامی خود هشت نکته درباره آتش به اختیار یادآور شده است:
۱- بدون تعارف،اولین معنی، بی فایده بودن عملکرد ساختارهای عریض و طویل فرهنگی است. مجموعه هایی که قرار بود حاصل طراحی آنها، پرورش نیروی انقلابی و متعهد بشود. صدا و سیما، شورای عالی انقلاب فرهنگی ، شورای عالی فضای مجازی، سازمان تبلیغات اسلامی، قرارگاه فلان و تشکیلات بهمان و…اینها با همه کارهایشان ، نتوانسته اند چنین ساختاری طراحی کنند.
۲-بدنه حزب اللهی، اغلب می اندیشد که در« آن بالا» یا در «آن پشت» یعنی در همان جاهایی که اسم بردم، اندیشمندانی در حال طراحی برای حفظ دستاورد های انقلابند! چون چنین فکر می کنند،دست روی دست گذاشته، منتظر فرمانند! البته یواشکی عرض کنم ،خیلی ها هم هستند که تنبلی خودشان را پشت بی عملی آن مرکز پنهان می کنند!
۳- همزمان با آن عملکرد و این تصور، دشمن بیکار نیست و لحظه به لحظه پیش می آید و تلفات میگیرد. صدای فرمانده به رزمنده وسط میدان نمیرسد. هشدارها و تشر های مکرر و پی در پی جواب نداده و حتی برخی پنهانی، دل به دشمن داده اند!
۴-این حکم یک معنی مهم و کلیدی دیگر هم دارد.اگر به کسی بر نخورد، این فرمان یعنی رهبری دانشجوی دلسوز و تازه کار را از خیلی ها،با شعور تر،دغدغه مند تر ، کاری تر و با عرضه تر می بیند.
۵-مثل جنگ نظامی،این فرمان یعنی هرکس با هر هنری که دارد،بهترین راه را برای حمله به«دشمن» پیدا کند و منتظر هیچ کس نماند.بگذار ژنرال ها،ژنرالی بکنند، شما کار دشمن را یکسره کنید.
۶-ضرورت تمرکز حملات به دشمن،ممکن است برخی را به این مسیر سوق دهد که هر حرکتی را مخالف فلان شخص و بهمان مجموعه معرفی کنند و به معارضه با آن بر خیزند! حتی برخی را به تشکیل«قرار گاه آتش به اختیار» تشویق کند! یک افسر وسط میدان نباید توجه کند، حق ندارداسلحه اش را از جهت دشمن منحرف کند.
۷-این بالاترین هزینه ای است که یک فرمانده می دهد.اگر آنها که مجوز گرفته اند از این فرصت تاریخی استفاده نکنند، هم هزینه گزاف و سنگین رهبری را جبران نکرده اند، هم فرصتی تاریخی سوخته و هم آینده را از دست داده اند.
۸-این فرمان پیش از این فقط یکبار صادر شده و آن افراد با سربلندی و آبرو از این آزمون بیرون آمدند. روزهای آغازین جنگ، وسعت جنگ بگونه ای بود که ساختار ارتش آن روز جوابگو نبود. هسته های پراکنده ولی متحد المرکز «جنگ های نا منظم» شکل گرفت. شهید چمران، شاهرخ ضرغام و خیلی از فرماندهان امروز سپاه و ارتش با این هسته ها همکاری کردند، شهرهای مهمی حفظ شد و عملیات های بزرگی از دل همین تشکیلات و تجربیات ارزشمند رقم خورد.آنها آبرو داری کردند و نامشان برای همیشه در تاریخ قرین افتخار شد.امید که افسران کنونی هم چنین شوند.
آتش به اختیار یعنی کمک به دولت
سوء برداشت ها از مفهوم آتش به اختیار روزنامه جوان را هم به واکنش وا داشت: کلیدواژه «آتش به اختیار» در فضای مجازی و رسانهای با برداشتها، تعابیر و تفسیرهای متفاوت و حتی بعضی جاها مضحکانه و مغرضانه زیادی روبهرو شد.نمونه این تفاسیر یادداشت محسن کدیور بود که نوشته بود: «آتش به اختیار تشویق به اعمال خودسرانه و تقابل منتقدان، با دولت و جمهوریت قلمداد شده است!» این در حالی است که این کلیدواژه دقیقاً معنایی برعکس چنین تفاسیری دارد، یعنی کار بر مدار «آتش به اختیار» مکمل دولت است، یعنی پیگیری آرمانها و مطالبات بهطور خودانگیخته و خارج از محدودهها و حصارهای ارگانها و نهادهای دولتی و رسمی و حکومتی. «آتش به اختیار» یعنی اعتلا و ارتقای انقلابیگری از سطح حاکمیتی به قله مردمی.
واکنش معاون فرهنگی وزیر
سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با انتشار پیامی در توئیتر خود و با اشاره به سخنان اخیر مقام معظم رهبری در جمع دانشجویان، نوشت: اقدام “آتش به اختیار” در کلام و منطقِ رهبری، یعنی فعالیتهای فرهنگی خودجوش، غیردستوری، اما در چارچوب قانون و اخلاق. از این واژه چماق نسازیم.
منابع: تسنیم/مشرق/فارس/ایسنا