
تفاوت دعوای خلع ید و تخلیه ید
منشا قراردادی دعوای تخلیه ید : منشا دعوای خلع ید غصب است و هیچ قراردادی بین مالک و متصرف وجود ندارد اما در تخلیه ید آپارتمان یا مغازه ،قرارداد اجازه وجود ولی چون اجاره پایان یافته است ،مستاجر حاضر به تخلیه ملک نیست . اینجا باید دعوای تخلیه مطرح کرد که در آن مالکیت عین ملک نیز شرط نیست،همین که شما مالک منافع هم باشید کفایت می کند . بنابراین به طور کلی اگر در دعوای مطرح شده قراردادی وجود داشته باشد ، باید دعوای تخلیه ید مطرح شود نه خلع ید . همچنین اگر تصرف خوانده مستند به قرارداد باشد دعوای خلع ید نمی تواند مطرح شود . تفاوت دعوای تخلیه ید با خلع ید این است که دعوای تخلیه زمانی مطرح می شود که ید متصرف (خوانده)ماذون است یعنی با اذن مالکانه یا قانونی و شرعی شروع شده و به اصطلاح مسبوق به اذن است اما در دعوای خلع ید ،اذنی در کار نیست و شروع تصرف غاصبانه است . با این وجود ، در رویه عملی محاکم ، دعوای تخلیه زمانی به کار می رود که متصرف با انعقاد عقد اجاره ملکی را در تصرف گرفته و در پی انقضای مدت عقد اجاره یا انحلال آن ، مالک بخواهد عین مستاجره را از ید مستاجر خارج کند ، بدین ترتیب دعوای تخلیه برای رفع ید مستاجر از مورد اجاره اختصاص یافته است.
بنده مستاجر بودم و زمان انقضا قراردادم به پایان رسید ولی موجر در روز انقضا برای تسویه حساب نیامد و یک هفته بعد تلفن کرد و از من خواست تا خانه را تخلیه کنم ولی من به او گفتم مطابق ماده ۴ قانون روابط موجر و مستاجر تخلیه منوط به استرداد پول ودیعه است و تا زمانی که شما ودیعه مرا ندهی من تخلیه نمی کنم ولی موجر گفت اگر نرفتی چی؟….من گفتم: اگر نرفتم باید اجرت المثل ایام تصرف بپردازم که در قرارداد روزانه ۲۵۰۰۰ تومان معین شده است …ولی او قبول نکرد و رفت شکایت کرد و پول ودیعه مرا هم به صندوق واریز کرد و قاضی علیه من حکم داد…در حالیکه من مقصر نیستم و برای احقاق حقم تخلیه نکرده بودم و بنابراین نباید هزینه دادرسی را از من بگیرند و مقصر خود موجر بوده که ودیعه مرا نداده است تا من تخلیه کنم و بعلاوه قاضی حکم تخلیه را به من ابلاغ نکرده و به دست مامور اجرا داده بود و او برای اجرا آمد ولی من استمهال کردم و او هم برگشت…..حالا می خواهم از قاضی به دادسرای قضات شکایت کنم به نظر شما قاضی تخلف کرده است؟