
مصادیق دعوای خلع ید و تخلیه ید
تخلیه ید معمولا در مورد دعاوی مالک و مستاجر مطرح می شود.دعوای تخلیه ید مصداق های دیگری هم دارد،مثلاً ممکن است کسی به دیگری اذن بدهد که از ملک وی استفاده کند بعد آن فرد می تواند هر زمان که بخواهد از اذن خود رجوع کند و می تواند در این مورد دعوای تخلیه ید مطرح کند.برای طرح دعوای خلع ید باید مالکیت ثابت شده باشد ،بنابراین طرح دعوای خلع ید نیازمند سند رسمی است. به عنوان مثال فردی مالک یک مغازه است و به مسافرت می رود ،بعد از گذشت دو سال از مسافرت بر می گردد و متوجه می شود یکی از همسایگان مغازه از غیبت وی سوء استفاده کرده و مغازه را تصرف کرده است.در اینجا مالک باید با در دست داشتن سند مالکیت ، به شورای حل اختلاف محل وقوع مغازه مراجعه کند و با تنظیم دادخواست و طرح دعوای خلع ید به طرفیت متصرف که اصطلاً غاصب نامیده می شود حق خود را مطالبه کند. شرط اصلی برای طرح دعوی مذکور داشتن مالکیت بلامنازع است یعنی باید سندی داشته باشیم که مالکیت ما را ۱۰۰درصد ثابت کند مثل دفترچه مالکیت یا حکم قطعی اثبات مالکیت. در فرضی که مالک مدرکی برای اثبات مالکیت خود نداشته باشد و طرف مقابل هم ادعای مالکیت وی را قبول نداشته باشد ، باید ابتدا به دادگاه مراجعه شود و پس از طرح دعوای اثبات مالکیت و گرفتن حکم قطعی اثبات مالکیت ،دعوای خلع ید در شورای حل اختلاف مطرح کند.