
عوامل خشونت :
۱- پائین بودن سطح آگاهی مردم :
مهمترین عاملی که منتج به خشونت میگردد ، پائین بودن سطح آگاهی مردم است . اگر مردم از حقوق ووجایب که در شریعت اسلام و قوانین نافذه کشور پیش بینی گردیده آگاه باشند ، و به آن عمل نمایند هیچ گاهی خشونت به این پیمانه که در کشور جریان دارد به وقوع نمی پیوندد . از آنجائیکه خداوند ( ج ) دانا و نادان را برابر ندانسته است . طوریکه در سوره زمر آیه ۹ می فرماید.
” ایا کسانیکه می دانند و کسانیکه نمی دانند یکسانند تنها خردمندانند که پند پذیرند.”
بیسوادی یکی از عوامل عمده است که باعث خشونت در جامعه میشود . مردم به خاصریکه خوانده نمی توانند از مکلفیت های شان نسبت به زنان ، سایر افراد جامعه و دولت آگاه نیستند بناءً گاه گاهی خشونت های از پیش شان سر می زند .
این وظیفه ایمانی و وجدانی ماست که آنها را باخبر سازیم تا خشونت جرم است .
۲- فقر اقتصادی :
فقر اقتصادی عاملی است که باعث ایجاد خشونت و افزایش آن به مفهوم عامه کلمه می گردد. که البته این امر در درون خانواده ها نیز صدق می کند . در اکثر مناطق کشور به خاطریکه خانمها عاید ندارند یا کار را با مرد ها یکجا انجام نمی دهند ، متاسفانه مرد ها فکر می کنند که آنان بار دوش شان بوده و فقط مصرف می کنند . بدین لحاظ در بسیاری از خانواده ها نگرش مرد سالارانه به وجود می آید و مرد ها خود را حاکم و مالک زن فکر میکنند و در صورت اندک سرپیجی مورد لت و کوب قرار گرفته که حتی منجر به مرگ آنها میگردد.
از طرفی هم زماینکه مرد ها نتوانند کار مناسب برای خود پیدا کنند قصد آنرا از خانم خانه گرفته و سبب آزار و اذیت آنها میگردد پس دیده میشود که فقر و تنگ دستی نیز عامل دیگری برای خشونت علیه زن محسوب میگردد.
۳- خشونت خانواده گی:
خشونت های خانوادگی در بسیاری نقاط کشور از زمانه های قدیم رایج بوده تا الحال ادامه دارد و بحیث یک عرف ناپسند مرج گشته است ، در بسیاری از نقاط کشور این خشونت ها منجر به پیامدهای ناگوار گردیه است که باعث فرار از منزل ، خود سوزی ، طلاق ، تعدد ازدواج بدون رعایت احکام دین مقدس اسلام و غیره میگردد که قربانی این خشونت ها اکثراً زنان را تشکیل میدهد .
طوریکه شاهد هستیم خشونت های خانوادگی امروز در افغانستان به حداکثر خود رسیده و هر شب و روز رسانه های چاپی و تصویری در مورد این خشونت ها از ولایات مختلف سر و صداهای را بلند می نماید .