
اولا استفاده از وسایل تقلبی باید باعث شود که قربانی فریب بخورد و به دلیل این فریب، مالش را به کلاهبردار بدهد.
ثانیا باید حتما مال متعلق به فرد فریبخورده باشد تا بتوان گفت کلاهبرداری با وجود سایر شرایط صورت گرفته است.
یعنی اگر مالک مالی، کسی که مال خود را در اختیار او قرار داده است، فریب بدهد و مالش را پس بگیرد، این عمل کلاهبرداری نیست. در کلاهبرداری باید فرد فریبخورده با رضایت مال خود را به کلاهبردار بدهد.
ثالثا باید مالی که زیاندیده از دست میدهد ارزش مالی داشته باشد و این اقدام باعث ورود ضرر به زیاندیده شود. اگر مالی که فریبکار بهدست آورده است ارزش مالی نداشته باشد و از بین بردن آن ضرری به صاحبش نزند، کلاهبرداری اتفاق نیفتاده است.
همچنین لازم است کلاهبرداری حتما با انجام کاری صورت بگیرد. یعنی لازم است برای کلاهبرداری فعلی انجام شود که همراه با بهکارگیری وسایل متقلبانه باشد.
عدم انجام فعل مانند سکوت، کلاهبرداری نیست. زیرا وسیله و ابزار متقلبانه به کار نبرده و فقط ترک فعل کرده است.
وسیله متقلبانه نیز یک عمل دروغین است که انجام میشود و وسایل و ابزاری است که تقلبی است. بنابراین اگر کسی فقط دروغ بگوید، بهکارگیری وسیله متقلبانه محسوب نمیشود.
تبلیغات دروغ صرفا نمیتواند موجب کلاهبرداری شود و باید حتما از وسایل و ابزار متقلبانه و دروغین استفاده شود. اگر به شخصی فقط دروغ بگویند و بدون استفاده از ابزار و وسایل متقلبانه مال او را ببرند، در این صورت کلاهبرداری اتفاق نیفتاده است.
مثلا یک نفر در خیابان خود را جراح مشهوری معرفی میکند و فرد سادهلوحی هم پولی را برای انجام عمل جراحی به او بپردازد.
در این صورت نمیتوان پزشک قلابی را کلاهبردار دانست. زیرا صحنهسازی و به کاربردن وسایل متقلبانه صورت نگرفته است.
بنابراین دروغ چه شفاهی یا کتبی نمیتواند به تنهایی منجر به کلاهبرداری شود. اما اگر همین جراح تقلبی، یک کارت ویزیت جعلی به افراد نشان دهد و شماره تماس و شماره نظام پزشکی را نیز ضمیمه کار خود کند، کلاهبردار است.
همچنین باید بدانیم لازم نیست که همه کارهایی که کلاهبردار انجام میدهد یا وسایلی که استفاده میکند، متقلبانه و فریبکارانه باشد، بلکه اگر مجموعی از وسایل و اقدامات متقلبانه و غیرمتقلبانه با هم جمع شوند، باز هم کلاهبرداری است.
به عنوان نمونه شخصی که واقعا مدرک کارشناسی حقوق دارد اما خود را به دروغ صاحب یک شرکت ساختمانی معرفی و به پیشفروش واحدهای مسکونی به صورت متقلبانه اقدام میکند و پولهایی را از مردم میگیرد، درست است که مدرک تحصیلی او معتبر است اما در واقع صاحب شرکت ساختمانی نیست. با این حال همچنان عمل او کلاهبرداری محسوب میشود.
نکته دیگری که برای وقوع جرم کلاهبرداری اهمیت دارد، آن است که میان استفاده از وسایل متقلبانه و فریب قربانی و بردن مال او باید رابطه مستقیم وجود داشته باشد.
بنابراین اگر شخص فریبخورده با علم به متقلبانه بودن عمل کلاهبردار، مال خود را در اختیار او قرار دهد، این عمل کلاهبرداری محسوب نمیشود.
از طرف دیگر اگر مالی را به شخصی امانت دادید و سپس آن شخص با استفاده از وسایل متقلبانه، مال را به شما بازنگرداند، عمل او کلاهبرداری نیست.
کلاهبرداری حتما باید به بردن مال دیگری منجر بشود تا بگوییم واقعا جرم کلاهبرداری اتفاق افتاده است. بنابراین اگر کسی از وسایل متقلبانهای استفاده کند تا وارد دانشگاه شود یا ازدواج کند، نمیتوان گفت کلاهبرداری اتفاق افتاده است. البته تحت عناوین دیگری مورد تعقیب قرار میگیرد.
کلاهبردار باید سوء نیت (قصد انجام کلاهبرداری) را داشته باشد و بداند که به ارتکاب کلاهبرداری دست میزند و میخواهد مال دیگری را ببرد.
بنابراین اگر کسی بدون اختیار و با تصور اینکه مالی متعلق به خودش است، از وسایل متقلبانه و اقدامات فریبکارانه استفاده کند تا مال خود را به دست بیاورد، این عمل او کلاهبرداری محسوب نمیشود.
از طرف دیگر در کلاهبرداری قصد بردن مالی خاص یا مقدار معینی مال یا مال شخص معینی شرط نیست. برای مثال اگر کسی به قصد بردن اتومبیل دیگری کلاهبرداری کند اما دوچرخه او را ببرد یا به جای ۱۰۰ میلیون تومان، ۱۰ میلیون تومان کلاهبرداری کند یا کلاهبرداری او روی شخص الف تاثیر نداشته باشد اما روی شخص ب جواب دهد، باز هم کلاهبرداری کرده است.
شیوههای رایج کلاهبرداری
از جمله شیوههای رایج کلاهبرداری، فریب مردم به داشتن مال، شرکت، کارخانه یا موسسه دروغین است. در صورتی که شخصی با چاپ کارتهای دروغی و اجاره محلی به عنوان شرکت و استخدام چند نفر به عنوان خدمه، تظاهر به داشتن شرکت کند و اموال مردم را ببرد، کلاهبردار است.
یکی دیگر از شیوههای رایج کلاهبرداری، امیدوار کردن مردم به امور غیرواقعی یا ترساندن از حوادث و وقایع غیرواقعی است.
در این خصوص نیز باید گفت اگر شخصی مردم محلی را بترساند و با استفاده از اسناد جعلی، به آنها بگوید که قرار است از محله شما، اتوبان عبور کند و با همین استدلال، املاک آنها را به نصف قیمت واقعی بخرد، مرتکب کلاهبرداری شده است.
همچنین اگر با استفاده از اسناد جعلی به آنها بگوید که در آینده نزدیک در این منطقه زمینلرزه اتفاق خواهد افتاد و مردم به دلیل ترس، اقدام به فروش املاک خود به بهای نازل کنند، کلاهبرداری صورت گرفته است.
فریب دادن دیگران به داشتن اختیارات دروغین و گمراه کردن آنها از طریق استفاده از اسم یا عنوان جعلی نیز یکی دیگر از شیوههای رایج کلاهبرداری است.
به عنوان مثال، اگر کسی از شناسنامه جعلی یا کارت شناسایی تقلبی استفاده کند و بگوید که دارای سمت مهمی است و از این روش، مال دیگری را ببرد مرتکب کلاهبرداری شده است.