
کسانى که ازدواج با آنها حرام است
مسئله ۱۹۳۸- ازدواج با کسانى که با انسان محرم هستند حرام است.
مسئله ۱۹۳۹- مادر و جدّه پدرى و مادرى هرچه بالا روند، و دختر و نوه دخترى و پسرى هرچه پایین آیند، خواهر، دختر خواهر و دختر برادر، هرچه پایین آیند و عمّه و خاله و عمّه و خاله پدر و مادر هرچه بالا روند و زنِ پسر و زن پدر و مادر زن هرچه بالا رود و دختر زن پس از نزدیکى با مادرش، و نوه پسرى و دخترى آن زن به مرد محرم مىباشند.
مسئله ۱۹۴۰- پدر و جدّ هر چه بالا روند، پسر، نوه دخترى و پسرى هرچه پایین آیند، برادر و پسر برادر و پسر خواهر، هرچه پایین آیند، عمو و دایى و عمو و دایى پدر و مادر هرچه بالا روند و پدر و جدّ شوهر هرچه بالا روند و پسر و نوه پسرى و دخترى شوهر هرچه پایین آیند و داماد و شوهر مادر بعد از نزدیکى با مادر، به زن محرم مىباشند.
مسئله ۱۹۴۱- اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزدیکى نکرده باشد، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با دختر او ازدواج کند، گرچه محرم او نیست.
مسئله ۱۹۴۲- اگر زنى را براى خود عقد کند، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمىتواند با خواهر آن زن ازدواج نماید.
مسئله ۱۹۴۳- اگر زن را طلاق رجعى دهد، در بین عدّه نمىتواند خواهر او را عقد نماید.
مسئله ۱۹۴۴- انسان نمىتواند بدون اجازه زن خود با خواهرزاده و برادرزاده او ازدواج کند، ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نماید و بعداً زن بگوید به آن عقد راضى هستم اشکال ندارد.
مسئله ۱۹۴۵- اگر انسان پیش از آنکه دختر عمّه یا دختر خاله خود را بگیرد با مادر آنان زنا کند، دیگر نمىتواند با آنان ازدواج نماید، ولى اگر بعد از ازدواج با آنان با مادرشان زنا کند آنها بر او حرام نمىشوند.
مسئله ۱۹۴۶- اگر با زنى غیر از عمّه و خاله خود زنا کند، مکروه است با دختر یا مادر او ازدواج نماید، امّا اگر او را عقد نماید و بعد با مادر یا دختر او زنا کند آن زن بر او حرام نمىشود.
مسئله ۱۹۴۷- مرد شیعه مىتواند با زن سنّى ازدواج کند و همچنین زن شیعه مىتواند به عقد سنّى درآید ولى سزاوار نیست که این کار عملى شود.
مسئله ۱۹۴۸- زن مسلمان نمىتواند به عقد کافر درآید. مرد مسلمان هم نمىتواند با زنهاى کافر به طور دائم ازدواج کند، ولى صیغه کردن زنهاى اهل کتاب مانند یهود و نصارى و مجوس، مانعى ندارد.
مسئله ۱۹۴۹- اگر با زنى که در عدّه طلاق رجعى است زنا کند، آن زن بر او حرام ابدى مىشود، ولى اگر با زنى که در عدّه متعه، یا طلاق بائن، یا عدّه وفات است یا شوهر دارد، زنا کند، بعداً مىتواند او را عقد نماید، گرچه مطلقاً پرهیز از این ازدواج سزاوار است.
مسئله ۱۹۵۰- اگر با زن بىشوهرى که در عدّه نیست زنا کند بعداً مىتواند آن زن را براى خود عقد نماید ولى بهتر است که صبر کند تا آن زن حیض ببیند، و همچنین است اگر دیگرى بخواهد آن زن را عقد کند.
مسئله ۱۹۵۱- اگر زنى را که شوهر دارد یا در عدّه دیگرى است براى خود عقد کند، چنانچه مرد و زن یا یکى از آنان بدانند که عدّه زن تمام نشده یا بدانند که عقد کردن زن در عدّه حرام است، آن زن بر او حرام ابدى مىشود، اگرچه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکى نکرده باشد، ولى چنانچه هیچ کدام نمىدانستهاند، در صورتى که مرد با او نزدیکى کرده باشد، آن زن بر او حرام مىشود.
مسئله ۱۹۵۲- زن شوهردار اگر زنا بدهد بر شوهر خود حرام نمىشود، و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد بهتر است که شوهر او را طلاق دهد، ولى باید مهرش را بدهد.
مسئله ۱۹۵۳- زنى را که طلاق دادهاند و زنى که صیغه بوده و شوهرش مدّت او را بخشیده یا مدّتش تمام شده، چنانچه بعد از مدّتى شوهر کند و بعد شکّ کند که موقع عقد شوهر دوّم عدّه شوهر اوّل تمام بوده یا نه، باید به شکّ خود اعتنا نکند.
مسئله ۱۹۵۴- مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده بر لواط کننده حرام است، ولى اگر گمان کند که دخول شده، یا شکّ کند که دخول شده یا نه، بر او حرام نمىشوند.
مسئله ۱۹۵۵- اگر با مادر یا خواهر یا دختر کسى ازدواج نماید و بعد از ازدواج با آن کس لواط کند، آنها بر او حرام نمىشوند.
مسئله ۱۹۵۶- اگر کسى در حال احرام – که یکى از کارهاى حجّ است – ازدواج کند عقد او باطل است و چنانچه مىدانسته که ازدواج نمودن در حال احرام حرام است، دیگر نمىتواند با او ازدواج نماید، و فرقى نمىکند که هر دو در حال احرام باشند یا یکى از آنان.
مسئله ۱۹۵۷- اگر مرد یا زن طواف نساء را – که یکى از کارهاى حجّ است – به جا نیاورد، همسرش بر او حلال نمىشود، و نیز نمىتواند همسر دیگرى هم بگیرد، تا وقتى که طواف نساء را انجام دهد.
مسئله ۱۹۵۸- اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند و پیش از آنکه نُه سال دختر تمام شود با او نزدیکى و دخول کند، چنانچه او را افضا نماید هیچ وقت نباید با او نزدیکى کند.
مسئله ۱۹۵۹- زنى را که سه مرتبه طلاق دادهاند بر شوهرش حرام مىشود. ولى اگر با شرایطى که در کتاب طلاق گفته مىشود با مرد دیگرى ازدواج کند، شوهر اوّل مىتواند پس از طلاق شوهر دوم، دوباره او را براى خود عقد نماید.
مسئله ۱۹۶۰- اگر زن انسان از شوهر دیگرش دخترى داشته باشد، انسان مىتواند آن دختر را براى پسر خود که از آن زن نیست عقد کند، و نیز اگر دخترى را براى پسر خود عقد کند مىتواند با مادر آن دختر ازدواج کند.