
به گزارش حقوق نیوز روابط ، مفهوم محوری در سرمایه اجتماعی است. این مفهوم به ارتباطات مبتنی بر اعتماد و بر اساس هنجارهای مورد پذیرش مجموعههای انسانی و سازمانی اشاره دارد که موجب تحقق اهداف طرفین ارتباط می شود. ارتباطات جمعی هنگامی می توانند به مثابه سرمایه اجتماعی عمل کنند که مبتنی بر اعتماد متقابل بوده و تحت تأثیر ارزشها و هنجارهای مشترکی که افراد جامعه در آن شریکاند، باشند. سرمایه اجتماعی فرایند همکاری ومشارکت افراد برای دستیابی به منافع مشترک را تسهیل مینماید.
سرمایه اجتماعی از هزاران کنش روزانهای که بین مردم وجود دارد ایجاد می شود. سرمایه اجتماعی بر خلاف سایر سرمایهها به صورت فیزیکی وجود ندارد، بلکه ، حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینههای اداره جامعه و نیز هزینههای عملیاتی سازمانها گردد.
تعریف سرمایه اجتماعی
سرمایه اجتماعی به طور کلی از دو واژه سرمایه و اجتماع تشکیل شده است. این دو کلمه نشاندهنده این است که، اولاً این مفهوم ماهیتی زاینده داشته و ثانیاً فردی نیست.
در واقع اجتماعی در نظریه سرمایه اجتماعی، نشاندهنده این است که این شکل از سرمایه جز داراییهای شخصی محسوب نمی شود و هیچ فردی به تنهایی مالک آن نیست، بلکه همانگونه که کلمن اشاره میکند کالایی عمومی می باشد که در دل شبکههای روابط قرار گرفته است.همچنین واژه سرمایه نشاندهنده ماهیت زاینده و مولد این شکل از سرمایه همچون سرمایه اقتصادی یا سرمایه انسانی می باشد. مانند انتقال دیگر سرمایه می توان در آن سرمایهگذاری کرد و انتظار بازگشت سود را داشت.
امروزه اندیشمندان حوزههای اجتماعی و اقتصادی انواع مختلف سرمایه را از یکدیگر تفکیک کردهاند که در ذیل به آنها اشاره می شود.
- سرمایه طبیعی : دارایی های محیطی شامل زمین، آب، جنگل، معادن ، زیست محیطهای گیاهی و جانوری و…
- سرمایه مالی و اقتصادی : پول، امکانات و تجهیزات زیربنایی، کارخانهها و مؤسسات فنی و ساختمانها و…
- سرمایه انسانی : نیروی انسانی برخوردار از دانش کافی و مهارتهای فنی و علمی بالا
- سرمایه اجتماعی : مشتمل بر شبکهها، انجمنها و مؤسساتی است که با هنجارهای مشترک و روابط مبتنی بر اعتماد شکل می گیرند و فرایند همکاری جهت دستیابی به اهداف شبکه را تسهیل می کنند.
ایده اصلی سرمایه اجتماعی این است که شبکههای اجتماعی ثروتی ارزشمند هستند. شبکهها پایهای برای انسجام اجتماعی بوجود می آورند زیرا افراد را قادر می سازند تا با هم و نه فقط با افرادی که به صورت مستقیم می شناسند، برای کسب منفعت متقابل همکاری کنند.
مفهوم روابط محوری ترین مفهوم در نظریه سرمایه اجتماعی است. روابط می تواند در نقش یک منبع عمل کنند. اعضای جامعه با برقراری تماس با یکدیگر و پایدار ساختن آنها قادر به همکاری با یکدیگر می شوند و به این طریق چیزهایی را کسب می کنند که به تنهایی قادر به کسب آنها نمی باشند و یا با دشواری بسیار موفق به کسب آنها می شوند. انسان از طریق مجموعهای از شبکهها به هم متصل می شوند و تمایل دارند که ارزشهای مشترکی با سایر اعضای این شبکهها داشته باشند، با گسترش شبکهها آنها نوعی دارایی را تشکیل می دهند که می توان آن را به عنوان نوعی سرمایه مورد ملاحظه قرار داد.
برای آن که سرمایه اجتماعی داشته باشیم باید با دیگران مرتبط باشیم و این دیگراناند – و نه خود ما – که منبع بالفعل امتیازات ما هستند.
سرمایه اجتماعی بیانگر این است که پیوندها می توانند سودمند باشند ، مانند هر کدام از اشکال دیگر سرمایه، می توانید در آن سرمایهگذاری کنید و بر حسب سرمایهگذاریتان انتظار بازگشت سود مناسب را داشته باشید.
سرمایه اجتماعی یک سرمایهگذاری غیرعمدی است، موجودی سرمایه با اقلام فردی یا جمعی، عمداً ایجاد نمی شود بلکه از پیشنیان به ارث می رسد و ریشههای آن در زمان گذشته پنهانند. سرمایه موجود را می توان با مراقبت پرورش داد ولی نمی توان آن را با مهندسی ایجاد کرد. البته امکان اتلاف سرمایه اجتماعی به طور عمدی وجود دارد. سرمایه اجتماعی با متغیرهای شناخته شده جامعه شناختی همچون اعتماد، آگاهی، نگرانی درباره دیگران و مسائل عمومی، مشارکت در مسائل عمومی و انسجام و همبستگی گروهی و همکاری ارتباط دارد.
سرمایه اجتماعی عمدتاً با دو مفهوم کلیدی و بسیار اساسی در ارتباط می باشد.یکی از مفاهیم در راستای تبیین مفهوم سرمایه اجتماعی شبکه اعتماد می باشد. شبکه اعتماد عبارت است از گروهی که بر اساس اعتماد متقابل به یکدیگر، از اطلاعات ، هنجارها و ارزشهای یکسانی در تبادلات فیمابین خود استفاده می کنند.
مفهوم مرتبط دیگری که با مفهوم سرمایه اجتماعی مورد تعریف قرار گرفت مفهوم شعاع اعتماد است. این مفهوم به میزان گستردگی دایره همکاری و اعتماد متقابل اعضای یک گروه اشاره می کند. هرچه یک گروه اجتماعی دارای شعاع اعتماد بالاتری باشد میزان سرمایه اجتماعی نیز بیشتر خواهد بود.
با بررسی ادبیات مربوطه به سرمایه اجتماعی، می توان به طور خلاصه موارد زیر را نتیجهگیری کرد :
- سرمایه اجتماعی منابع بالقوه و بالفعلی است که مورد استفاده افراد واقع شود.
- سرمایه اجتماعی نه در فرد، بلکه در روابط بین افراد متمرکز است و در رابطه متقابل افراد معنی پیدا می کند.
- سرمایه اجتماعی، ویژگی خاص ساختار اجتماعی و شبکههای اجتماعی است.
- میزان دسترسی افراد و گروهها به سرمایه اجتماعی بر اساس میزان درگیری شان در شبکهها و ساختارهای اجتماعی متفاوت است.
- سرمایه اجتماعی در سطوح مختلفی از اجتماع – از فرد تا جامعه – قابل بررسی است.
- سرمایه اجتماعی بر نوع خاصی از هنجارهای اجتماعی و هنجارهای عمل متقابل مثل اطمینان، اعتماد، صداقت، وفاداری به عهد و… مبتنی است.
سرمایه اجتماعی دارای دو جز اساسی عینی و ذهنی است :
الف) کمیت روابط و پیوندهای اجتماعی (بعد عینی سرمایه اجتماعی)، که در واقع روابط بین فردی و گروهی افراد و گروهها می باشد.
ب) کیفیت روابط و پیوندهای اجتماعی (بعد ذهنی سرمایه اجتماعی) ، که مربوط به هنجارهایی است که باید در روابط متقابل رعایت شود و میزان رعایت آنها از طرف کنشگران.
سرمایه اجتماعی با توجه به سطوح و اهداف مورد بررسی ، دارای شاخصهای مختلفی است.
در نظریهپردازی سرمایه اجتماعی مفاهیم مشترکی به کار رفته است که عبارتند از : مشارکت در شبکهها، عمل متقابل بین افراد، اعتماد به هنجارهای اجتماعی، استفاده از منابع مشترک کنشگر.
پیشینه مفهوم سرمایه اجتماعی
اگرچه اصطلاح سرمایه اجتماعی به طور مشخص از دهه ۱۹۹۰ وارد ادبیات جامعهشناسی شد اما ایده اهمیت شبکههای اجتماعی ایده جدیدی نیست و از جهات زیادی بازتاب اندیشه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی قرن نوزدهم می باشد. الکسیس دوتوکویل (۱۸۳۲) نویسنده فرانسوی به تشریح زندگی انجمنی و اهمیت انجمنهای داوطلبانه در آمریکا پرداخته که بنیاد دموکراسی آمریکایی و پیشرفت اقتصادی آن را تشکیل داده است.
امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی نیز از جمله افرادی است که با طرح نظریات خود درباره همبستگی مکانیکی در جهان فئودالی و همبستگی ارگانیکی در سرمایه داری قرن نوزدهم روابط را به عنوان منبعی از نظم و معنا مورد توجه قرار داد.
فردیناندتونیس، ماکس وبر و کارل مارکس نیز از جمله اندیشمندانی بودند که دلمشغولیهای مشابهی در بررسی روابط اجتماعی داشتند.
بحث در مورد کیفیت روابط و پیوستگی آن با ارزشهای مشترک، نظریه جامعهشناختی کلاسیک را دربر گرفت. این مسأله تعجبآور نیست زیرا جامعهشناسی به عنوان یک رشته علمی در تلاش برای تبیین ریشهها و ماهیت نظم اجتماعی بوجود آمد. مهمتر اینکه نویسندگان کلاسیک در پی درک این موضوع بودند که چگونه انسانها، ساختارهای اجتماعی پایدار و الگوهای رفتاری را در جهانی که به نظر آنها شهری شدن، صنعتی شدن و عقلانیت علمی پایههای سنتی نظم از جمله عادت، ایمان و اطاعت بدون فکر را از بین بردهاند، ایجاد نمایند. با این حال نظریه اجتماعی کلاسیک به طور دقیق به حوزههایی که مفهوم سرمایه اجتماعی به آنها اشاره دارد توجه نکرده یا حداقل به تفصیل آنها را بررسی ننموده است، یا اینکه ممکن است تعامل به عنوان جزئی از نظم اجتماعی یا بعنوان قسمتی از یک ساختار اجتماعی گستردهتر در نظر گرفته شده باشد، اما سؤالاتی که نظریه پردازان کلاسیک مطرح نمودهاند با سؤالاتی که محققین سرمایه اجتماعی مطرح می کنند تفاوت اساسی دارند.
سرمایه اجتماعی از دهه نود میلادی به عنوان یک مفهوم علوم اجتماعی شکلی برجسته به خود گرفت.
سابقه اصطلاح سرمایه اجتماعی در معنایی که امروزه بکار می رود به نوشتههای لیداجی، هانیفان، سرپرست وقت مدارس ویرجینیای غربی در آمریکا برمی گردد. او در توضیح اهمیت مشارکت والدین در تقویت بازدهی در مدرسه، مفهوم سرمایه اجتماعی را مطرح کرد. بعد از هانیفان اندیشه سرمایه اجتماعی تا چندین دهه مورد توجه قرار نگرفت، ولی در ۱۹۵۶م، سیلی، سیم و لوزلی جامعهشناسان شهری کانادا و در سال ۱۹۶۱م یکی از صاحبنظران نظریه مبادله به نام هومانز، و جاکوبز که یک استاد مسایل شهری بود و در سال ۱۹۷۹ اقتصادانی به نام لوری آن را دوباره احیا کردند.
جاکوبز در اثر خود تحت عنوان : مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی توضیح داده بود که ، شبکههای اجتماعی فشرده در محدودههای حومه قدیمی و مختلط شهری، صورتی از سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند و در ارتباط با حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات در مورد بهبود کیفیت زندگی، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند نیروی حفاظتی پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت بیشتری از خود نشان می دهند.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ پیربوردیو جامعهشناس فرانسوی، اصطلاح سرمایه اجتماعی را مترادف با کمیت و کیفیت روابط اجتماعی که در تملک یک فرد است در نظر گرفت. وی با نگاهی تضاد گرایانه بر این باور بود که اقشار بالای جامعه از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردارند و همواره سعی در بازتولید آن برای نسلهای بعدی دارند. از نظر بوردیو سرمایه اجتماعی، جمع منابع واقعی یا بالقوهای است که حاصل از شبکهای بادوام از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل یا به بیان دیگر برابر با عضویت در یک گروه است. شبکهای که هریک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار می کند و آنان را مستحق اعتبار می سازد. این روابط ممکن است، فقط در حالت عملی، در مبادلات مادی و یا نمادینی که آنان را در حفظ آن روابط کمک می کند وجود داشته باشد. پس از طرح آرای بوردیو می توان به نظریه جیمز کلمن اشاره کرد. کلمن در اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ به موضوع سرمایه اجتماعی می پردازد و آنرا به صورت جدی وارد مباحث آکادمیک می سازد. به نظر وی سرمایه اجتماعی را می بایست با کارکردش تعریف کرد. کارکردی که بوسیله سرمایه اجتماعی مشخص می شود، ارزش جنبههایی از ساختار اجتماعی است، که کنشگران به عنوان منابعی جهت تحقق اهداف و علایقشان از آنها استفاده کنند. کلمن در این تعریف به دو ویژگی سرمایه اجتماعی اشاره می کند: یکی اینکه سرمایه اجتماعی جنبههای از ساختار اجتماعی است و دیگر اینکه، کنشهای معین افرادی را که در درون ساختار هستند تسهیل می کند.
یکی دیگر از تأثیرگذارترین نظریه پردازان سرمایه اجتماعی رابرت پاتنام است. نظر به اهمیت نظریات پاتنام در مقاله بعدی به بررسی آرای پاتنام در خصوص سرمایه اجتماعی، به صورت مفصلتر پرداخته می شود.
نویسنده: عاطفه کریمی