
بهانهجوییهای حقوق بشری و هجمه و تحریم نظام سلطه با این حربه به جمهوری اسلامی مدتهاست که به یک پروژه نخنما شده و ناکارآمد تبدیلشده است. آخرین پرده از این نمایش، زمانی رونمایی شد که اخلالگران نظام اقتصادی (سلطان سکه و همدستش) با برخورد قاطع دستگاه قضا اعدام شدند و نقطه عطف دیگری از ضرب شست قانون به غارتگران و مفسدان رقم خورد. پس از اجرای این حکم که موجبات ثبات در بازار و رضایت عمومی را فراهم آورد، سناریوی مضحک بهاصطلاح مدافعان حقوق بشر کلید خورد و افراد معلومالحالی ازجمله «شیرین عبادی» و کمپینهایی که به اشاره او و اربابانش تحریکشده بودند، برخورد قاطع با قانونشکنان را در مرکز انتقادات تند و بیوقفه رسانهای خود قرار دادند و جیغهای بنفش کشیدند. در موضوع بلوای دراویش فتنه گر و غائلهای که پس از اعدام عامل به شهادت رساندن نیروهای انتظامی روی داد نیز شاهد همین هیاهو و فریادها از سوی این عده بودیم.
این جماعت در پیروی از مانیفستی که غرب برای آنها تدوین کرده، ارزش و جایگاهی بیش از مستخدم و کارگر در حوزه حقوق بشر ندارند و مطابق جیره و مواجبی که دریافت میکنند، سفارشها را در نوبت انجام قرار میدهند. هدف اصلی هم مشخص است. در پس حمله به قوه قضائیه، کلیت نظام را مدنظر قرار دادهاند؛ همانگونه که پیشازاین، همه نهادها و شخصیتهای انقلابی آماج حملات و لجن پراکنی آنها قرارگرفته بود اما تفاوتی که طی سالهای اخیر مشاهده میشود این است که از حمله به آموزههای اسلامی با حربه حقوق بشری بهمنظور فقهزدایی از قوانین به نتیجه دلخواه خود نرسیده و طرفی نبستهاند و حالا اجرای عدالت را بهانه کردهاند.
کشتی ایرادات بنی اسرائیلی هوچی گران و مدافعان دروغین حقوق بشر خارج نشین زمانی به گل نشست که با منطق قوی و سدید جمهوری اسلامی در خصوص موازی بودن احکام اجتماعی اسلام با مردمسالاری مواجه شدند. آیتالله آملی لاریجانی در همایش حقوق بشر اسلامی در مرداد ۹۵ به تبیین تناقض نگاه غرب و گروههای مدافع حقوق بشری با دموکراسی در کشورمان پرداخته و تصریح کردند: «غربیها به چه دلیل نگاه خود را به همه دنیا تحمیل میکنند، این با حقوق بشر در پارادوکس است. در جمهوری اسلامی ایران ۹۸ درصد مردم ما به قانون اساسی رأی دادند. در این قانون اساسی یک نظام سیاسی تشریح شده و مورد تصویب قرارگرفته که اسلام اساس آن است. شما میگویید این نباشد، بر چه اساس این را میگویید؟ این نفی شما نفی حقوق مردم ماست. چه کسی به شما این حق را داده که ایدئولوژی و روش زندگی خود را به تمام دنیا تحمیل کنید؟»
افزون بر این، سکه کج مدعیان حقوق بشر وقتی افتاد که در بزنگاهها، خروش و حضور مردم را پایکار نظام و حمایت از مسئولین انقلابی آن دیدند لذا با عبور موقت از پروژههایی نظیر زیر سؤال بردن حکم الهی قصاص، اکنون مدتی است که به بهانه دفاع از آزادی و حقوق زندانیان، اجرای عدالت در حق مفسدان اقتصادی را مغایر با حقوق بشر عنوان کرده و نقض گسترده حقوق انسانها در مهد بهاصطلاح دموکراسی را عامدانه به فراموشی سپردهاند.
چرا راه دور برویم؟ به همین ماجرای عجیب قتل خاشقجی نگاه کنید و ببینید که واکنش این گروه کذاب و دغلباز نسبت به عربستان سعودی چیست. کمپینهای حقوق بشری ضد ایرانی که تعداد کم افراد حاضر در تجمعات آنها بعضاً مایه خنده و تفریح در داخل میشود، چرا به درخواست اعدام پنج عامل قتل روزنامهنگار منتقد سعودی که از سوی دادستان کل عربستان مطرح شده است، واکنش نشان نمیدهند؟! با کدام دلیل محکمهپسند، از حقوق آنها برای برخورداری از یک دادگاه منصفانه و محاکمه آمر اصلی قتل – محمد بن سلمان – طفره میروند؟ آیا هیچکس تاکنون شنیده است که خانم عبادی پشت تریبون رفته و با نگاه عاقل اندر سفیه، به سعودیها به خاطر اعدامهای قرونوسطایی خبرنگاران و فعالان سیاسی که تنها جرمشان، انتقاد از دستگاه ظلم آل سعود بوده است، بتازد و خواستار فشار جهانی برای توقف این اعدامها شود؟!
خاشقجی یک نفر بود که ملبس بودنش به لباس ژورنالیسم، از او یک اسطوره مظلوم و مقتول ساخت اما قتل هزاران زن و کودک و بیگناه در یمن به دست ولیعهد جاهطلب سعودی گویا در قاموس مدعیان مواجببگیر حقوق بشر، کوچکترین اعتبار و اهمیتی ندارد. شاید گفته شود که یمنیها، عراقیها، سوریها و … از نظر شیرین عبادیها ژن برتر نیستند. بسیار خوب، اگر مسلمان منطقه بهزعم باطل این عده آدم نیستند، بفرمایید که چرا در مورد نقض گسترده و سیستماتیک اقلیتهای قومی و مذهبی در آمریکا خفهخون گرفتهاند؟! چرا پلیس قاتل نوجوان سیاهپوست پس از ارتکاب آن جنایت هولناک که به شورش در چند شهر منجر شد، در مهد آزادی و عدالت، آزاد میشود و کسی از مدعیان حقوق بشر که اعدام مفسدان مخل امنیت اقتصادی کشور را برنمیتابند، حتی اخم هم نمیکنند؟! رژیم صهیونیستی هزاران نفر ازجمله دهها زن، کودک و نوجوان را در راهپیماییهای بازگشت به شهادت میرساند ولی ایران را به دلیل اجرای عدالت متهم به نقض حقوق بشر میکنند! عربستان با بمبهای فسفری و سلاحهای کشتارجمعی به جان مردم یمن افتاده، نقش پدر جدی خود برای تروریستهای داعش، القاعده، طالبان و … را بهخوبی ایفا میکند، در روز روشن، یک خبرنگار منتقد را در یک ساختمان دیپلماتیک تکهتکه میکند ولی ایران باید تحتفشار و تحریم و هجمه قرار گیرد! ایران با تروریسم تکفیری رشد یافته تحت حمایتهای آمریکا و آل سعود مبارزه و ریشه آنها را کنده است و بهجای تقدیر، مورد انتقادات وسیع مغرضانه قرار میگیرد که چرا حق چند تروریست اقتصادی را کف دست آنها قرار داده است. بیان نگرانی از بابت نقض حقوق بشر در ایران از جانب این گروههای معاند به نمایندگی از زرسالاران بینالمللی درحالیکه متحدین استراتژیک غرب و آمریکا و خود این کشورها، بهصورت روزانه و لاینقطع، ابتداییترین حقوق انسانها را نقض میکنند، تلاشی است برای اینکه انقلاب اسلامی کانون و مطمح توجه افکار عمومی دنیا به عنوان ناقض حقوق بشر باشد تا با یک تیر دو نشان بزنند. ازیکطرف، خوراکی برای انحراف از فجایع و مظالم آنها در اطراف و اکناف دنیا توسط منظومه غرب و همپیمانانش فراهم کنند و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی را در راستای اهداف سیاسی کاخ سفید و شرکایش، به خیال خود به گوشه رینگ حقوق بشری ببرند و هزینه مقاومت در برابر نظام سلطه را افزایش دهند. نعل وارونهای که سرانجامی نخواهد داشت و آرزوی تحقق آن را به گور خواهند برد.
این جماعت در پیروی از مانیفستی که غرب برای آنها تدوین کرده، ارزش و جایگاهی بیش از مستخدم و کارگر در حوزه حقوق بشر ندارند و مطابق جیره و مواجبی که دریافت میکنند، سفارشها را در نوبت انجام قرار میدهند. هدف اصلی هم مشخص است. در پس حمله به قوه قضائیه، کلیت نظام را مدنظر قرار دادهاند؛ همانگونه که پیشازاین، همه نهادها و شخصیتهای انقلابی آماج حملات و لجن پراکنی آنها قرارگرفته بود اما تفاوتی که طی سالهای اخیر مشاهده میشود این است که از حمله به آموزههای اسلامی با حربه حقوق بشری بهمنظور فقهزدایی از قوانین به نتیجه دلخواه خود نرسیده و طرفی نبستهاند و حالا اجرای عدالت را بهانه کردهاند.
کشتی ایرادات بنی اسرائیلی هوچی گران و مدافعان دروغین حقوق بشر خارج نشین زمانی به گل نشست که با منطق قوی و سدید جمهوری اسلامی در خصوص موازی بودن احکام اجتماعی اسلام با مردمسالاری مواجه شدند. آیتالله آملی لاریجانی در همایش حقوق بشر اسلامی در مرداد ۹۵ به تبیین تناقض نگاه غرب و گروههای مدافع حقوق بشری با دموکراسی در کشورمان پرداخته و تصریح کردند: «غربیها به چه دلیل نگاه خود را به همه دنیا تحمیل میکنند، این با حقوق بشر در پارادوکس است. در جمهوری اسلامی ایران ۹۸ درصد مردم ما به قانون اساسی رأی دادند. در این قانون اساسی یک نظام سیاسی تشریح شده و مورد تصویب قرارگرفته که اسلام اساس آن است. شما میگویید این نباشد، بر چه اساس این را میگویید؟ این نفی شما نفی حقوق مردم ماست. چه کسی به شما این حق را داده که ایدئولوژی و روش زندگی خود را به تمام دنیا تحمیل کنید؟»
افزون بر این، سکه کج مدعیان حقوق بشر وقتی افتاد که در بزنگاهها، خروش و حضور مردم را پایکار نظام و حمایت از مسئولین انقلابی آن دیدند لذا با عبور موقت از پروژههایی نظیر زیر سؤال بردن حکم الهی قصاص، اکنون مدتی است که به بهانه دفاع از آزادی و حقوق زندانیان، اجرای عدالت در حق مفسدان اقتصادی را مغایر با حقوق بشر عنوان کرده و نقض گسترده حقوق انسانها در مهد بهاصطلاح دموکراسی را عامدانه به فراموشی سپردهاند.
چرا راه دور برویم؟ به همین ماجرای عجیب قتل خاشقجی نگاه کنید و ببینید که واکنش این گروه کذاب و دغلباز نسبت به عربستان سعودی چیست. کمپینهای حقوق بشری ضد ایرانی که تعداد کم افراد حاضر در تجمعات آنها بعضاً مایه خنده و تفریح در داخل میشود، چرا به درخواست اعدام پنج عامل قتل روزنامهنگار منتقد سعودی که از سوی دادستان کل عربستان مطرح شده است، واکنش نشان نمیدهند؟! با کدام دلیل محکمهپسند، از حقوق آنها برای برخورداری از یک دادگاه منصفانه و محاکمه آمر اصلی قتل – محمد بن سلمان – طفره میروند؟ آیا هیچکس تاکنون شنیده است که خانم عبادی پشت تریبون رفته و با نگاه عاقل اندر سفیه، به سعودیها به خاطر اعدامهای قرونوسطایی خبرنگاران و فعالان سیاسی که تنها جرمشان، انتقاد از دستگاه ظلم آل سعود بوده است، بتازد و خواستار فشار جهانی برای توقف این اعدامها شود؟!
خاشقجی یک نفر بود که ملبس بودنش به لباس ژورنالیسم، از او یک اسطوره مظلوم و مقتول ساخت اما قتل هزاران زن و کودک و بیگناه در یمن به دست ولیعهد جاهطلب سعودی گویا در قاموس مدعیان مواجببگیر حقوق بشر، کوچکترین اعتبار و اهمیتی ندارد. شاید گفته شود که یمنیها، عراقیها، سوریها و … از نظر شیرین عبادیها ژن برتر نیستند. بسیار خوب، اگر مسلمان منطقه بهزعم باطل این عده آدم نیستند، بفرمایید که چرا در مورد نقض گسترده و سیستماتیک اقلیتهای قومی و مذهبی در آمریکا خفهخون گرفتهاند؟! چرا پلیس قاتل نوجوان سیاهپوست پس از ارتکاب آن جنایت هولناک که به شورش در چند شهر منجر شد، در مهد آزادی و عدالت، آزاد میشود و کسی از مدعیان حقوق بشر که اعدام مفسدان مخل امنیت اقتصادی کشور را برنمیتابند، حتی اخم هم نمیکنند؟! رژیم صهیونیستی هزاران نفر ازجمله دهها زن، کودک و نوجوان را در راهپیماییهای بازگشت به شهادت میرساند ولی ایران را به دلیل اجرای عدالت متهم به نقض حقوق بشر میکنند! عربستان با بمبهای فسفری و سلاحهای کشتارجمعی به جان مردم یمن افتاده، نقش پدر جدی خود برای تروریستهای داعش، القاعده، طالبان و … را بهخوبی ایفا میکند، در روز روشن، یک خبرنگار منتقد را در یک ساختمان دیپلماتیک تکهتکه میکند ولی ایران باید تحتفشار و تحریم و هجمه قرار گیرد! ایران با تروریسم تکفیری رشد یافته تحت حمایتهای آمریکا و آل سعود مبارزه و ریشه آنها را کنده است و بهجای تقدیر، مورد انتقادات وسیع مغرضانه قرار میگیرد که چرا حق چند تروریست اقتصادی را کف دست آنها قرار داده است. بیان نگرانی از بابت نقض حقوق بشر در ایران از جانب این گروههای معاند به نمایندگی از زرسالاران بینالمللی درحالیکه متحدین استراتژیک غرب و آمریکا و خود این کشورها، بهصورت روزانه و لاینقطع، ابتداییترین حقوق انسانها را نقض میکنند، تلاشی است برای اینکه انقلاب اسلامی کانون و مطمح توجه افکار عمومی دنیا به عنوان ناقض حقوق بشر باشد تا با یک تیر دو نشان بزنند. ازیکطرف، خوراکی برای انحراف از فجایع و مظالم آنها در اطراف و اکناف دنیا توسط منظومه غرب و همپیمانانش فراهم کنند و از سوی دیگر، جمهوری اسلامی را در راستای اهداف سیاسی کاخ سفید و شرکایش، به خیال خود به گوشه رینگ حقوق بشری ببرند و هزینه مقاومت در برابر نظام سلطه را افزایش دهند. نعل وارونهای که سرانجامی نخواهد داشت و آرزوی تحقق آن را به گور خواهند برد.
حمایت