
مهریه، پیوند دهنده دائمی رابطه همسران
مطابق مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام، دادگاه در زمان طلاق وظیفه دارد تکلیف حق و حقوق زوجین از قبیل مهریه، نفقه و اجرتالمثل را مشخص کند. مشخص و تعیین کردن هم این طور است که از زن میپرسد آیا قبلا مهریه و نفقه را گرفته است یا خیر؟ ممکن است زن بگوید قبلا مطالبه کرده و بر اساس حکم دادگاه در حال دریافت است یا اینکه مطالبه کرده اما هنوز پرونده به رای نرسیده است. یا اینکه میگوید مطالبه نمیکند و این حقوق همچنان بر ذمه مرد است که در هر زمان که همسرش خواست، به او بپردازد. گاهی زن هنگام طلاق مهریهاش را میبخشد.
طلاق دقیقا مانند مرگ است، اما یک ویژگی مهم دارد. این که به فرد مُرده باز هم فرصت داده میشود زندگی جدیدی را تجربه کندگاهی میگوید نمیبخشم اما مطالبه هم نمیکند و به صورت مسکوت میگذارد. اما این مهریه هم بر ذمه زوج باقی میماند و هر زمان زن درخواست کرد، مرد باید آن را بپردازد.
اگر هم پیش از صدور حکم طلاق، دادگاه در خصوص مهریه اعلام نظر کرده و مثلا حکم به پرداخت اقساطی آن داده باشد، دیگر افزایش این مبلغ یا اختصاص پیش قسط یا حکمی مبنی بر اینکه بخشی از مهریه باقیمانده به صورت نقدی پرداخت شود معنایی ندارد و بعد از طلاق مطابق وضعیت گذشته پرداخت ادامه مییابد.
اگر در زمان طلاق روابط مالی میان همسران مشخص شده باشد، با پایان یافتن این پیوند، رابطه میان همسران تنها در قالب یک فرد طلبکار و بدهکار شکل میگیرد. اما با حضور «فرزند یا فرزندان مشترک»، رابطه همسران تا سالهای سال ادامه خواهد داشت و در خصوص مسائلی همچون ملاقات فرزند، نفقه فرزند مشترک، هزینههای تحصیل و ازدواج، خروج فرزند مشترک از کشور و… ممکن است اختلافهایی میان همسران ایجاد شود.
در چنین شرایطی اگر یکی از طرفین که حضانت فرزند یا فرزندان با اوست فوت کند، حضانت به فرد دیگری میرسد. طلاق به دلیل آنکه پایان زندگی است، معمولا برای هر دو طرف هزینه دارد. گاهی نیز مرد یا زن به شکلی یکطرفه مجبور به پذیرش و پرداخت این هزینه میشوند تا از یک زندگی غیرقابل تحمل رها شوند.
مشاهدههای من در دادگاههای خانواده نشان میدهد که زنان هنگام به اجرا گذاشتن مهریه یا مطالبه دیگر حقوق قانونی خود، اگر بتوانند بخش عمدهای از حق خود را مطالبه کنند، موفق خواهند بود. برای روشن شدن این بحث زنی را در نظر بگیرید که مهریهاش ۱۰۰۰ سکه طلاست. اگر این زن در زمان مطالبه مهریه موفق به دریافت مثلا ۱۰۰ تا ۳۰۰ سکه به شکل یکجا و ادامه آن به صورت قسطی شود، عقلا و عرفا «برنده» محسوب میشود اما اگر این زن تمام مهریهاش از دم قسط شود، «بازنده» خواهد بود. مقطع دیگری که زن میتواند شانس خود را برای موفقیت بیازماید، زمان طلاق است.
اگر همسر این مرد بخواهد او را طلاق دهد و بخشی از این مهریه را یکجا به او بپردازد، باز هم این زن برنده است. اما اگر دریافت سکهها به صورت ماهانه باشد؛ حتی با در نظر گرفتن افزایش قیمت سکه که در اقتصاد ایران و جهان به دلیل افزایش قیمت طلا طبیعی است، در چنین شرایطی باز هم این زن بازنده محسوب میشود.
حالا اگر مقطعی چند ساله هم به این موضوع اضافه شود و زن چند سالی برای احقاق حقوق خود به دادگاه رفت و آمد کند و در نهایت همه مهریه خود را به صورت اقساطی دریافت کند، حس بازنده بودن تشدید میشود. چنین وضعیتی در خصوص مردان نیز صدق میکند. به همین دلیل در اغلب موارد زنانی که مهریههای سنگینی دارند ترجیح میدهند تا با دریافت بخشی از آن به شکل یکجا مثلا معادل ۵۰ سکه از دریافت بقیه مهریه خود چشمپوشی کرده و به صورت توافقی با همسر خود طلاق بگیرند.