
دین و سلامت روان
============
در مشاوره با مراجعانم گاهی موضوعاتی مطرح میشود که مستقیم یا غیر مستقیم به باورهای دینی ربط میابد ،لذا لازم دانستم مقاله ای کوتاه در این باب بنویسم و دیدگاه خودم را برای خوانندگان عرضه نمایم.
یکی از ابعاد هویت انسان از دیدگاه روانشناسی هویت دینی است.مارسیا از روانشناسان هویت ابعاد هویت را به چهار بخش تقسیم میکند که شامل هویت فردی،هویت شغلی،هویت سیاسی و بالاخره هویت دینی میشود.بنابر این باورهای دینی ما جزو هویت و شخصیت ما است و طبعا مورد مطالعه در علم روان شناسی و توسط روانشناسان.اینجانب معتقدم که اطلاعات روانشناسان در مورد دین و فلسفه دین باید بالا باشد تا بتوانند مراجعانی که در این زمینه مشکلاتی دارند را راهنمایی نمایند.ولی متاسفانه اینگونه نیست.به این دلیل است که در دروس رشته روانشناسی درسی به نام علم النفس گذاشته شده است.
باورهای دینی اساس بسیاری از رفتارهای انسان است.اگر وجود(being)انسان را به سه بخش تقسیم کنیم،ابعاد وجودی یک انسان عبارت خواهد بود از:
۱-جسم. ۲-هیجانات. ۳-ذهن و شناخت.
محور وجودی انسان شناخت است.شناخت به مجموعه ای از افکار،آگاهی و دانش،تحلیل کردن و دو دوتا کردنهای ما،یادگیری و هوش و بینش و مواردی دیگر مثل نگرش،باورها و اعتقادات را شامل میشود.از نظر مولانا شناخت محور وجودی انسان است..ای برادر تو همه اندیشه ای…در هومیوپاتی و تئوریهای شناختی در روانشناسی هم همین باور وجود دارد.احساس به خودی خود وجود ندارد بلکه ذهن و فکر ما ایجاد احساس میکند.
هیجانات شامل غم ،اندوه ،اضطراب،ترس،و نیز خوشحالی و نشاط و شادابی و مواردی شبیه آن هم در این بخش وجود دارد..جسم هم نیازی به تعبیر و تعریف ندارد..
بنابر این باورهای دینی در بخش شناختی انسان جای دارد که اساس احساس و رفتار است.باورهای دینی سالم میتواند موجب رشد شخصیت و سلامت روان شود و باورهای غلط و توام با تعصب نه تنها کمکی به رشد شخصیت نمیکند بلکه موجب نزول رفتار و شخصیت میشود که امروزه در جهان شاهد آن هستیم(باورهای طالبانی و داعشی از دین).
از دیدگاه اسلام یکی از هدفهای اصلی دین ایجاد آرامش در انسان است(الا بذکرا…تطمئن القلوب).اگر باور دینی موجب عدم آرامش و ایجاد مشکل برای خود و دیگران باشد نمیتواند یک باور دینی سالم باشد.در قرآن کریم آمده است” خواست خدا و اراده خدا در این است که شما در آسایش و راحتی باشید نه اینکه در سختی و تنگنا باشید..
دین و دینداری باید با عقلانیت توام باشد .یک باور دینی نباید در تضاد با عقل و منطق باشد.باز در اسلام داریم”کلما حکم بالعقل حکم بالشرع و کلما حکم بالشرع حکم بالعقل”یعنی هرچه عقل تاییدش کند شرع(دین)هم تاییدش میکند و بالعکس هر چه شرع تایید کند ،عقل هم آنرا تایید خواهد کرد”.این حدیث نشان میدهد که دینداری و باورهای دینی باید با عقلانیت مورد محک قرار گیرد و بالعکس.
دین برای سلامت روان است(باورهای دینی سالم) . به اعتقاد اینجانب اگر ما دیندار واقعی باشیم به جز شرطی شدنها و عوامل ژنتیک،به بیماریهای روانی و مشکلات اجتماعی و خانوادگی دچار نخواهیم شد.اگر گفتار نیک،پندار نیک و کردار نیک داشته باشیم که در همه ادیان روی آن تاکید شده است،به سادگی دچار ترس و اضطراب نخواهیم شد.اگر غیبت نکنیم که در اسلام و قرآن سخت نکوهش شده است،اگر مال حرام نخوریم،اگر از روی حسادت و تنگ نظریها رقابتهای ناسالم نکنیم و اگر از دین مردم برای مطامع خودمان سوء استفاده نکنیم و در یک کلام معتقد باشیم همه اعمال ما ثبت میشود و به ما بر میگردد و………………………طبعا افرادی سالم و به دنبال آن جامعه ای سالم خواهیم داشت.
بنام خدا سلام بر حجت خدا
فرمایش شما صحیح است روانشناسی محصول گند فروید آست که اسلام نمی تواند آن را آب،بکشد.
حجاب لقمه حلال می خواهد مادری که مدام غیبت کند آبرو بریزد اولادش محجبه نمی شوند بی حجابی امروز ما نتیجه زبان تهمت زنهای دیروز است که دیده ام من نقاب را دوست دارم
با سلام مباخث خحاب به پنج مورد اول عفاف و بعد حیا و بعد حد و حریم و در آخر حجاب خواهد بود ما پنج مورد اول را رها کرده ام و دائم در طبل حجاب میزنیم در صورتی که غرب در راستای اهداف خود چهار مورد بالا را نشانه گرفته است و آنها هستند که باعث ترک حجاب خواهند شد .
موفق باشید