
عبدالله گنجی | در اصل بیست و هفتم قانون اساسی آمده است «تشکیل اجتماعات و راهپیماییها، بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است». سران فتنه به جای پاسخگویی نسبت به اقدامات خود از پله دوم حرکت میکنند. یعنی ضمن بیپاسخ گذاشتن سؤالات فراوان پیرامون اعلام پیروزی زودهنگام، نداشتن اسناد برای مدعای خویش، عدم تمکین به نهادهای قانونی، بیتوجهی به توصیههای رهبری و … نظام را متهم به عدم اجرای اصل ۲۷ قانون اساسی مینمایند. در این باره ذکر چند استدلال قابلتوجه است. ۱- اصل ۲۷ قانون اساسی برای چه کسانی تدوین شده است؟ این اصل برای گروههای مختلفی طراحی شده است که به رفتارهای مختلف دستگاههای حکومت، فلان طرح یا لایحه، فلان تصمیم سیاسی، اقتصادی اعتراض دارند. آیا کسانی که خود را جزء خواص نظام و انقلاب میدانند و جزء مسئولان عالی کشور بودهاند هم باید از اصل مذکور استفاده کنند؟ چگونه میتوان هم مدعی امام و وحدت و وارث انقلاب بود هم علیه خود راهپیمایی کرد. آیا میشود اپوزیسیون علیه خود بود؟ چرا مدعیان انقلاب، غریبهوار با نظام برخورد میکنند.اگر سران فتنه پذیرفتهاند که احساس تعلقی به نظام ندارند باید به آنان حق داد در غیر این صورت آنان علیه اقدامات خود راهپیمایی میکنند زیرا سران قوای این نظام بودهاند و اگر نظام از نگاه آنان دارای کجی است، آنان نیز جزء پاسخگویان هستند نه پاسخ خواهان. ۲- در اصل ۲۷ قانون اساسی ذکر شده است که «بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد» آیا سران فتنه نمیفهمند یا نمیدانند که منافقین مسلح میخواهند یا میتوانند در صفوف راهپیمایی حضور یابند؟ آیا افراد مسلح در ۲۵ بهمن به سمت نیروهای انتظامی و مردم تیراندازی نکردهاند؟بنابراین در اکثر راهپیماییهای غیرقانونی یک سال و نیم گذشته حمل اسلحه اتفاق افتاده است، ترور آقاسلطان، علی موسوی و صانع ژاله چگونه اتفاق افتاد؟ بنابراین اگر راهپیمایی قانونی انجام شود، منافقین و ضد انقلاب مسلح بدون اسلحه به میدان میآیند و به مجوز موسوی و کروبی احترام میگذارند؟ نظام جمهوری اسلامی ایران با شناخت از رفتار مسلحانه نحلههای مختلف ضد انقلاب، خصوصاً روشهای منافقین و صهیونیستها و سلطنتطلبها از این مسئله آگاه است. اما سران فتنه با تکیه بر مشی روشنفکری خویش و با عبور از مرزبندی انقلاب- ضدانقلاب به این مهم اعتقاد چندانی ندارند یا اصلاً آن را نمیفهمند. ۳- در اصل ۲۷ قانون اساسی آمده است: «به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد» از نگاه مدعیان حضرت امام، اصل ولایت فقیه و اصل نظام جمهوری در چارچوب مبانی اسلام سیاسی و قرائت حضرت امام از اسلام قرار نمیگیرد؟نماز از مهمترین و واجبترین عناصر محوری دین است، آیا حضرت امام حفظ نظام جمهوری اسلامی را واجبتر از نماز نمیداند؟ آیا حضرت امام نمیفرمایند:«حفظ نظام جمهوری اسلامی از جان افراد مهمتر است حتی اگر این فرد حضرت ولیعصر(عج) باشد؟» بنابراین اگر حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران از دیدگاه امام از اوجب واجبات است، چگونه سران فتنه با مدعای خط امام، زمینه حضور کسانی را تسهیل میکنند که اصل نظام و انقلاب را آگاهانه هدف گرفتهاند و نفی اصل ولایت فقیه و اصل نظام را سر میدهند، واقعاً آقایان موسوی و کروبی نمیفهمند غیر از ضدانقلاب کسی به آنان امید نبسته است؟موسوی در گفتوگوی تلویزیونی خود اعلام کرد:«معتقدم کسانی که در این کشور با نظام مشکل دارند به تعداد انگشتان دست نیستند». بنابراین نگاه وی به صحنه سیاسی کشور از خوشبینی شاه سلطان حسینی نشأت میگیرد. یعنی موسوی معتقد است بازماندگان رژیم طاغوت، خانوادههای ساواکیها، خانوادههای اعدامیهای منافقین و چپهای مسلح اول انقلاب، سلطنتطلبها، لیبرالهای مطرود امام(ره) و… حداکثر ۱۰ نفر (انگشتان دو دست) هستند و این خوشبینی روشنفکرانه باعث شده است وی دین رحمانی را به جای اسلام انقلابی معرفی نماید. شاید موسوی معتقد به جذب ضدانقلاب کمین گرفته است. اگر اینگونه است ایشان چند نفر را در ۳۲ سال گذشته جذب کرده است و چند نفر به خاطر رفتار ایشان از نظام رانده شدهاند؟۴- بنابر اصل ۲۷ قانون اساسی باید اعتراض به روندها و تصمیمات و برنامه و قوانین صورت گیرد اما آنچه موسوی و ضدانقلاب دنبال میکنند معارضه با نظام است. کدام نظام مشروع قانونی که ۸۵ درصد مشارکت مردمی را همراه خود دارد و قیامی مانند ۹ دی را همراه خود دارد به بازی کودکانه ضد انقلاب برای خوشایند غرب تن میدهد؟ هدف موسوی و کروبی از راهپیمایی رساندن پیام به کی و کجاست؟ مگر غیر از این است که آنان معتقدند میتوان با رسانههای غربی بر نظام فشار آورد؟ این چنین اکنون صفبندی انقلاب و ضدانقلاب قطعی است و در بیانیه مجلس خبرگان به درستی بدان اشاره شده است. امید است حقوقدانهای برجسته کشور چگونگی اجرای اصل ۲۷ را تبیین نمایند.علاوه بر آن از شورای نگهبان توقع میرود نسبت به تفسیر این اصل اقدام نماید. آیا افراد حقیقی میتوانند درخواست مجوز نمایند؟ هویت حقوقی درخواستکنندگان باید چگونه باشد؟ به طور مثال آیا ۲۰ میلیون نفر میتوانند به صورت فردی و همزمان درخواست مجوز نمایند؟ آیا ضد انقلاب برانداز هم میتواند درخواست مجوز نماید؟ اگر احزاب و گروهها میتوانند از این اصل استفاده نمایند چرا کروبی با هویت حزب اعتماد ملی به کار همت نمیگمارد و سؤالات فراوان دیگر که باید مفسرین قانون اساسی توضیح دهند. اما آنچه خواص انقلاب از آن غافل نمیشوند و آن را شاخص میدانند این است که خواص انقلاب اسلامی به مانور خیابانی علیه نظام نمیپردازند و مطالبات خود را بدون حب و بغض و با رایزنی دنبال میکنند. فرمول اجرایی در یک سال و نیم گذشته فقط خاص غریبهها و براندازان است. بنابراین راه بازگشت به کلی مسدود شده و کروبی و موسوی در کنار بنیصدر و رجوی ماندند. هر کدام از صحنههای ۲۵ بهمن و ۶ دی ماه ۱۳۸۸ مردم را یاد ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ میاندازد، فقط تفاوت در ماندن سران فتنه فعلی در کشور و خروج سران فتنه دیروز از کشور است.
جوان