
کینهتوزی و دشمنی کردن با دیگران از جمله رفتارهایی است که نهتنها باعث آزار و اذیت خود افراد میشود، بلکه به دیگران نیز آسیب میرساند. افراد کینهای آرامش ندارند و با این کار از دیگران دور میشوند و ناگهان خود را تنها و بدون همیار میبینند. این ویژگی اخلاقی ناپسند در همه وجوه زندگی فرد تاثیر منفی میگذارد و ادامه این روند بسیار زیانآور و خطرساز است. برای بررسی این مسئله با دکتر بتول راهب، روانشناس گفتوگو کردیم که در زیر آمده است.
کینهتوزی و دشمنی چه تعریفی دارد؟ این دو با هم چه تفاوتی دارند؟
کینهتوزی همان احساس خشم است که بارها برانگیخته شده و در نهایت تبدیل به دشمنی میشود، ضمن اینکه انتقام را در فرد تقویت میکند. فرد کینهای دوست دارد که از دیگران انتقام بگیرد. اگر کسی از او انتقاد کند، آن را نمیپذیرد و این احساس باعث خشم و پرخاشگری در وی میشود. این احساس از کینهتوزی شروع میشود و در آخر به دشمنی ختم میشود و تفاوت آنها این است که دشمنی با انتقام همراه است.
بنابراین میتوان گفت، کینهتوزی به نحوی همان احساس خشم بوده، با این توضیح از نظر روانشناسی دلایل اصلی کینه به دل گرفتن از دیگران چیست؟
اوایل کینه به دل گرفتن از دیگران مدت کوتاهی باعث آرامش فرد میشود، بعد این آرامش احساس حق به جانب بودن به فرد میدهد، اما در نهایت این رنج هیچ کمکی به او نمیکند، یعنی رنجی که میکشد باعث میشود که تنها بماند و در میزان ارتباطاتش در افراد تاثیر میگذارد. این تنهایی سبب افسردگی و سایر بیماریهای دیگر روحی میشود.
در این میان آیا عوامل محیطی، خانوادگی یا حتی وراثت اثری در این امر دارد ؟
در درجه اول وراثت عامل اصلی در کینهتوزی و انتقام گرفتن از افراد است که نقش مهمی دارد. این احساس در محیط و توسط خانواده تقویت میشود، اگر افراد در محیطی قرار بگیرند که آرام باشد، خانوادهای که بتواند این فرد را به خوبی تربیت کنند و درست راهنمایی شود، این مسئله قابل حل است. احساس کینهتوزی در این افراد کنترل و کمرنگ میشود، اما اگر این فرد در محیطی نامناسب و خانوادهای نابه سامان بزرگ شود، کینهتوزی و انتقام در وی تقویت و رشد میکند.
کینهتوزی نسبت به دیگران چه ضررهایی برای روح و جسم افراد دارد؟
اگر این احساس برطرف نشود و افراد به این مسئله رسیدگی نکنند، این مسئله باعث افسرگی میشود. در افسرگی فرد چون نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، فرد رشد نمیکند، احساس شکست دارد و به دنبال آن استرس و اضطراب میآید. اعتماد به نفس در فرد به وجود میآید که بیماریهای مختلفی را به همراه داردو از جمله بیماریهای روان تنی که گاهی فرد احساس میکند که جایی از بدنش درد میکند، اما پس از مراجعه به پزشک و گرفتن آزمایش، مشخص میشود که هیچ مشکلی ندارد، درواقع استرس، اضطراب و افسردگی باعث این موضوع میشود.
از پیامدهای ناخوشایند و ضررهای روحی و جسمی این رفتار ناپسند گفتید، حال این سئوال مطرح میشود؛ افرادی که کینهتوز یا به نوعی کینهای هستند، نسبت به سایر اشخاص چه تفاوتی دارند؟
افراد کینهای توقع شان نسبت به دیگران زیاد است و همین مسئله باعث میشود؛ پرخاشگری و خشم نسبت به دیگران داشته باشند. توقعات زیادشان اگر برآورده نشود نسبت به دیگران واکنش پرخاشگرانه خواهند داشت و از آنها کینه به دل میگیرند تا زمانی که انتقام نگیرند، نیز آرام نمیشوند. این افراد از نظر سلامت روانی وضعیت خوبی ندارند و نسبت به دیگران با مشکلاتی بیشتری مانند استرس و افسرگی روبرو هستند. افراد کینه توز تنها هستند و نمیتوانند با دیگران سازگاری داشته باشند.
چه کسانی در بهوجود آوردن روحیه کینه توزی و دشمنی نسبت به دیگران در افراد نقش دارند؟
در کودکی والدین نقش مهمی در این زمینه دارند، پس از آنها مربیان مهدکودک و معلمان مدرسه تاثیرگذار هستند. تبعیضهایی که بین افراد گذاشته میشود در این دورهها آغاز میشود، گاهی این تبعیضها به دوره جوانی کشیده میشود حتی استاد دانشگاهی که فرد در آن درس میخواند هم در این مسئله دخیل است. عامل اصلی فرق گذاشتن بین افراد است که توسط این افراد احساس کینه و دشمنی به وجود میآید.
با توجه به پیامدهای نامطلوب این امر، چگونه میتوانیم به کودکان در این مورد آموزش بدهیم؟
در ابتدا باید والدین برای کودک ضررهای کینهتوزی را غیرمستقیم نشان دهند. اگر کودک کینهتوز بود در مقابل این رفتار، تنبیهی سخت برایش درنظر نگیرند و در واقع بیتفاوتی و نشان دادن راه درست به کودک بهترین راه حل است. کودک نسبت به تبعیض حساس است و نباید این کار را انجام دهند. همچنین والدین، مربیان و معلمان نباید قهر طولانی مدت انجام دهند که در دراز مدت باعث کینه و انتقام میشود.
به نظر شما چطور میتوانیم افراد را از این خصیصه اخلاقی ناپسند دور کنیم؟
تربیت از همان کودکی انجام میشود و افراد از آن زمان باید درست راهنمایی شوند و توسط والدین، مربیان و معلمان آموزش ببینند. در بزرگسالی این افراد باید با متخصصان روانشناسی و روان درمانی در ارتباط باشند که بتواند اعتماد به نفس پایین فرد را بازگردانند، استرس و اضطراب فرد را درمان کنند، به آنها نشان دهند که کینه و دشمنی باعث عقب ماندگی شده و جلوی رشد آنها را میگیرد. این موارد را یک درمانگر به فرد آموزش میدهد و مشکلاتش را حل میکند.
با افراد کینهتوز چطور برخورد کنیم؟
افراد نزدیک، دوستان و همکاران افراد کینهتوز هم با آنها قهر طولانی نکنند و با محبت با این افراد برخورد کنند. توقعات بالای آنها را با واقعبینی نشان دهند که توقع بیجا از شخص باعث رنجش خود فرد میشود. این دسته از افراد با واقعیت روبرو کنند و بخشش را به آنها آموزش دهند. بخشش از فکر شروع میشود و وقتی ذهن فرد به این سمت برود، کمکم از کارهای کوچک شروع کنند. البته باید بدانند بخشش برای رشد روانی خودش خوب است نه برای فرد مقابل.
از نظر شما آسیبهای اجتماعی کینهتوزی چیست؟
عدم رشد جامعه از جمله آسیبهای اجتماعی آن است اگر همینطور افراد از هم کینه داشته باشند، جامعه رشد نمیکند و خود افراد هم از نظر شغلی، اجتماعی و روانی پیشرفتی ندارند. افراد بدون اعتماد به نفس بار میآیند و فتنه و آشوب در جامعه افزایش پیدا میکند.
نتایج افزایش کینه و دشمنی در بین افراد در جامعه چیست؟
در محیط کار باعث میشود، به اصطلاح افراد زیرآب همدیگر را بزنند و این مسئله جلوی رشد افراد و سازمانها را میگیرد. کینه سبب افزایش خشم و انتقام در افراد میشود که روی روابط افراد در خانواده تاثیر منفی میگذارد و باعث متزلزل شدن روابط زن و مرد و والدین و فرزندان میشود. اگر مشکلات در زندگی مشترک ادامه پیدا کند باعث جدایی و از هم پاشیدگی کانون خانواده خواهد شد.
آیا کینهتوزی در تعامل اجتماعی و ارتباطات بین افراد هم تاثیر دارد؟
کینه ارتباط افراد با هم را کمتر میکند، روابط بین فردی از بین میرود، این روابط هم در جامعه، محل کار و در خانواده سلامت روانی افراد را تهدید میکند و موجب رنجش افراد از همدیگر میشود. ارتباطات افراد تحت تاثیر این رفتارها قرار میگیرد و متزلزل میشود. افراد کینهای از جمع و دیگران دوری میکنند همچنین به خاطر رفتارهای غیرمعقولی که دارند، سایر اشخاص از آنها دوری کرده، بنابراین افرادی تنها خواهند بود.
کینهتوزی همان احساس خشم است که بارها برانگیخته شده و در نهایت تبدیل به دشمنی میشود، ضمن اینکه انتقام را در فرد تقویت میکند. فرد کینهای دوست دارد که از دیگران انتقام بگیرد. اگر کسی از او انتقاد کند، آن را نمیپذیرد و این احساس باعث خشم و پرخاشگری در وی میشود. این احساس از کینهتوزی شروع میشود و در آخر به دشمنی ختم میشود و تفاوت آنها این است که دشمنی با انتقام همراه است.
بنابراین میتوان گفت، کینهتوزی به نحوی همان احساس خشم بوده، با این توضیح از نظر روانشناسی دلایل اصلی کینه به دل گرفتن از دیگران چیست؟
اوایل کینه به دل گرفتن از دیگران مدت کوتاهی باعث آرامش فرد میشود، بعد این آرامش احساس حق به جانب بودن به فرد میدهد، اما در نهایت این رنج هیچ کمکی به او نمیکند، یعنی رنجی که میکشد باعث میشود که تنها بماند و در میزان ارتباطاتش در افراد تاثیر میگذارد. این تنهایی سبب افسردگی و سایر بیماریهای دیگر روحی میشود.
در این میان آیا عوامل محیطی، خانوادگی یا حتی وراثت اثری در این امر دارد ؟
در درجه اول وراثت عامل اصلی در کینهتوزی و انتقام گرفتن از افراد است که نقش مهمی دارد. این احساس در محیط و توسط خانواده تقویت میشود، اگر افراد در محیطی قرار بگیرند که آرام باشد، خانوادهای که بتواند این فرد را به خوبی تربیت کنند و درست راهنمایی شود، این مسئله قابل حل است. احساس کینهتوزی در این افراد کنترل و کمرنگ میشود، اما اگر این فرد در محیطی نامناسب و خانوادهای نابه سامان بزرگ شود، کینهتوزی و انتقام در وی تقویت و رشد میکند.
کینهتوزی نسبت به دیگران چه ضررهایی برای روح و جسم افراد دارد؟
اگر این احساس برطرف نشود و افراد به این مسئله رسیدگی نکنند، این مسئله باعث افسرگی میشود. در افسرگی فرد چون نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، فرد رشد نمیکند، احساس شکست دارد و به دنبال آن استرس و اضطراب میآید. اعتماد به نفس در فرد به وجود میآید که بیماریهای مختلفی را به همراه داردو از جمله بیماریهای روان تنی که گاهی فرد احساس میکند که جایی از بدنش درد میکند، اما پس از مراجعه به پزشک و گرفتن آزمایش، مشخص میشود که هیچ مشکلی ندارد، درواقع استرس، اضطراب و افسردگی باعث این موضوع میشود.
از پیامدهای ناخوشایند و ضررهای روحی و جسمی این رفتار ناپسند گفتید، حال این سئوال مطرح میشود؛ افرادی که کینهتوز یا به نوعی کینهای هستند، نسبت به سایر اشخاص چه تفاوتی دارند؟
افراد کینهای توقع شان نسبت به دیگران زیاد است و همین مسئله باعث میشود؛ پرخاشگری و خشم نسبت به دیگران داشته باشند. توقعات زیادشان اگر برآورده نشود نسبت به دیگران واکنش پرخاشگرانه خواهند داشت و از آنها کینه به دل میگیرند تا زمانی که انتقام نگیرند، نیز آرام نمیشوند. این افراد از نظر سلامت روانی وضعیت خوبی ندارند و نسبت به دیگران با مشکلاتی بیشتری مانند استرس و افسرگی روبرو هستند. افراد کینه توز تنها هستند و نمیتوانند با دیگران سازگاری داشته باشند.
چه کسانی در بهوجود آوردن روحیه کینه توزی و دشمنی نسبت به دیگران در افراد نقش دارند؟
در کودکی والدین نقش مهمی در این زمینه دارند، پس از آنها مربیان مهدکودک و معلمان مدرسه تاثیرگذار هستند. تبعیضهایی که بین افراد گذاشته میشود در این دورهها آغاز میشود، گاهی این تبعیضها به دوره جوانی کشیده میشود حتی استاد دانشگاهی که فرد در آن درس میخواند هم در این مسئله دخیل است. عامل اصلی فرق گذاشتن بین افراد است که توسط این افراد احساس کینه و دشمنی به وجود میآید.
با توجه به پیامدهای نامطلوب این امر، چگونه میتوانیم به کودکان در این مورد آموزش بدهیم؟
در ابتدا باید والدین برای کودک ضررهای کینهتوزی را غیرمستقیم نشان دهند. اگر کودک کینهتوز بود در مقابل این رفتار، تنبیهی سخت برایش درنظر نگیرند و در واقع بیتفاوتی و نشان دادن راه درست به کودک بهترین راه حل است. کودک نسبت به تبعیض حساس است و نباید این کار را انجام دهند. همچنین والدین، مربیان و معلمان نباید قهر طولانی مدت انجام دهند که در دراز مدت باعث کینه و انتقام میشود.
به نظر شما چطور میتوانیم افراد را از این خصیصه اخلاقی ناپسند دور کنیم؟
تربیت از همان کودکی انجام میشود و افراد از آن زمان باید درست راهنمایی شوند و توسط والدین، مربیان و معلمان آموزش ببینند. در بزرگسالی این افراد باید با متخصصان روانشناسی و روان درمانی در ارتباط باشند که بتواند اعتماد به نفس پایین فرد را بازگردانند، استرس و اضطراب فرد را درمان کنند، به آنها نشان دهند که کینه و دشمنی باعث عقب ماندگی شده و جلوی رشد آنها را میگیرد. این موارد را یک درمانگر به فرد آموزش میدهد و مشکلاتش را حل میکند.
با افراد کینهتوز چطور برخورد کنیم؟
افراد نزدیک، دوستان و همکاران افراد کینهتوز هم با آنها قهر طولانی نکنند و با محبت با این افراد برخورد کنند. توقعات بالای آنها را با واقعبینی نشان دهند که توقع بیجا از شخص باعث رنجش خود فرد میشود. این دسته از افراد با واقعیت روبرو کنند و بخشش را به آنها آموزش دهند. بخشش از فکر شروع میشود و وقتی ذهن فرد به این سمت برود، کمکم از کارهای کوچک شروع کنند. البته باید بدانند بخشش برای رشد روانی خودش خوب است نه برای فرد مقابل.
از نظر شما آسیبهای اجتماعی کینهتوزی چیست؟
عدم رشد جامعه از جمله آسیبهای اجتماعی آن است اگر همینطور افراد از هم کینه داشته باشند، جامعه رشد نمیکند و خود افراد هم از نظر شغلی، اجتماعی و روانی پیشرفتی ندارند. افراد بدون اعتماد به نفس بار میآیند و فتنه و آشوب در جامعه افزایش پیدا میکند.
نتایج افزایش کینه و دشمنی در بین افراد در جامعه چیست؟
در محیط کار باعث میشود، به اصطلاح افراد زیرآب همدیگر را بزنند و این مسئله جلوی رشد افراد و سازمانها را میگیرد. کینه سبب افزایش خشم و انتقام در افراد میشود که روی روابط افراد در خانواده تاثیر منفی میگذارد و باعث متزلزل شدن روابط زن و مرد و والدین و فرزندان میشود. اگر مشکلات در زندگی مشترک ادامه پیدا کند باعث جدایی و از هم پاشیدگی کانون خانواده خواهد شد.
آیا کینهتوزی در تعامل اجتماعی و ارتباطات بین افراد هم تاثیر دارد؟
کینه ارتباط افراد با هم را کمتر میکند، روابط بین فردی از بین میرود، این روابط هم در جامعه، محل کار و در خانواده سلامت روانی افراد را تهدید میکند و موجب رنجش افراد از همدیگر میشود. ارتباطات افراد تحت تاثیر این رفتارها قرار میگیرد و متزلزل میشود. افراد کینهای از جمع و دیگران دوری میکنند همچنین به خاطر رفتارهای غیرمعقولی که دارند، سایر اشخاص از آنها دوری کرده، بنابراین افرادی تنها خواهند بود.
روزنامه حمایت