
-توانمندی یک زن در مدیریت خانواده در عین حالی که تواضع در برابر همسر دارد، از جمله ویژگیهایی است که اگر در مسیرش گام برداشته شود، بسیاری از مشکلات درون منزل کاهش پیدا خواهد کرد و زندگی روی زیبای خود را به اعضای خانه نشان خواهد داد.
به همان اندازه که مردان از زنان لجوج متنفرند، از زنان بی دست و پا نیز بدشان میآید.
همیشه در اینباره صحبت کردهایم که تواضع زن در برابر مرد چقدر لازم و راهگشاست و در احادیث متعددی نیز به این مسأله اشاره شده است که ما برای نمونه به یک حدیث نبوی اشاره میکنیم در آنجا که گروهی نزد رسول خدا(ص) آمدند و گفتند: ما گروهی از مردم را دیدیم که به هم سجده می کنند پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «لَوْ کُنْتُ آمِراً أَحَداً أَنْ یَسْجُدَ لِأَحَدٍ لَأَمَرْتُ الْمَرْأَهَ أَنْ تَسْجُدَ لِزَوْجِهَا؛ اگر بنا داشتم که دستور دهم شخصی دیگری را سجده کند فرمان می دادم که این کار را زن نسبت به شوهر خود عمل کند.»[۱]
بله این که زن نسبت به شوهر خود تواضع داشته باشد را کسی منکر نیست ولی اگر در معنای تواضع قدری دقیق شویم متوجه میشویم که تواضع درجایی معنا پیدا میکند که فرد در یک جایگاه بالایی قرار داشته باشد یعنی تواضع آنجایی صدق میکند که فرد در عین حالی که میتواند برتری خود را ثابت کند ولی این کار را انجام ندهد و به قول معروف تواضع و فروتنی نماید.
برای مردان که نیاز به اقتدار از حیاتیترین نیازهای آنان است، مهم است که همسرش دارای شخصیت، درایت و جایگاه باثباتی باشد و این با لجاجت فرق دارد. وقتی به توصیههای دین در ازدواج هم مراجعه میکنیم میبینیم عقلانیت و درایت را از شروط اصلی یک زن برای ازدواج دانسته است آنجا که امام علی( علیه السلام ): «ایّاکم وَ تَزویجَ الحَمْقاءِ فَاِنَّ صُحبَتَها بَلاءٌ وَ وَلَدَها ضِیاعُ؛ دور باشید از ازدواج با زن احمق و بی خرد که مصاحبت او گرفتاری است و فرزندحاصل از آن ازدواج، ضایع و تباه شده است.»[۲]
متاسفانه ما گاهی شاهد هستیم که زنها در تامین این مهم دچار مشکل هستند و جمع بین تواضع و باشخصیت بودن را به خوبی نمیتوانند انجام دهند و به طور معمول از چشم همسران خود میافتند که در اینجا ادامه بحث را در پاسخ به سوال یکی از کاربران محترم سایت رهروان ولایت با عنوان “شوهرم بیرونم کرده” تقدیم مینماییم. ایشان در سوال خود بیان داشتهاند: ” شوهرم ۳ماه هست که من را از خانه بیرون کرده است و جواب تلفنم را نمیدهد. من الان خوانه پدرم ساکن هستم اما خیلی دل تنگ خانه و زندگی خودم میباشم. الان که او به سراغ من نمیآید شما راهنمایی کنید که چه میتوانم بکنم؟”
در پاسخ به سوال این کاربر محترم و در راستای همان مطالبی که بیان داشتیم باید به ایشان بگوییم که ما هم درک میکنیم که شرایط سختی را در حال سپری کردن هستید و فرد اگر احساس کند که پشتوانه مهمی را از دست داده، قطعا تحت فشار قرار میگیرد.
در گام نخست باید علت مساله پیدا شود و پیش از آن باید یک واقعیت و نیاز موجود در مردان را بیان کنیم.
مردان یکی از اصلیترین نیازهایشان نیاز به اقتدار است برخی فکر میکنند که اقتدار مرد در خانواده مساوی است با زورگویی، ما هم آن را کاملا رد نمیکنیم ولی باید توضیحاتی را تقدیم نماییم که مردان به هر زنی زور نمیگویند و اساسا در گام نخست نیز دوست ندارند زور بگویند و حتی اگر شرایط فراهم باشد بلافاصله بعد از زورگویی خود برای آشتی پیشقدم میشوند البته اگر…
اگر مردان احساس کنند که همسرانشان افرادی هستند که بر اعتبار و اقتدارشان میافزایند؛ در این صورت است که به راحتی حاضر نیستند با آن زنان گلاویز شوند و از صحنه به درشان کنند چرا که این زن برای مردش پشتوانه محکمی است.
مردان برای حفظ اقتدار و اعتبار خود، به زنانی نیاز دارند که دو ویژگی داشته باشند اول اینکه باشخصیت و دارای کمالات باشند و دوم در عین حال، در برابر همسر خود متواضع باشند؛ بنابراین آنها از همسران خشک و کنترلکننده و یا همسران بیعرضه و وابسته،خوششان نمیآید چرا که دسته اول اقتدار مرد را از بین میبرند و دسته دوم مایه سرشکستگی مرد میشوند.
حال با این مقدمه باید بگوییم که شما باید اعتبار و عزت نفس از دست رفته خود را بیابید و برای این کار نیاز به مراجعه به یک مشاور کارآزموده دارید تا به شما کمک کند به این مهم دست یابید.
بدانید تا زمانی که این اعتبار را کسب نکردهاید مشکل شما کماکان پابرجا خواهد ماند.
________________________________________
پینوشت :
۱٫مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضه المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه (ط – القدیمه)، ج۸، ص۳۶۱ ۱۴جلد، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور – قم، چاپ: دوم، ۱۴۰۶ ق.
۲٫کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی (ط – دارالحدیث)،ج۱۰، ص۶۵۰، ۵جلد، دار الحدیث – قم، چاپ: اول، ق۱۴۲۹٫
رهروان ولایت