
خیار به معنای لغوی اختیار و به معنای اصطلاحی قدرت وتوانی است که طرفین معامله و یا یکی از آنها میتواند از آن استفاده کند و عقد را منحل نماید.
۱) خیار مجلس: هر یک از فروشنده و خریدار که در مکانی گرد هم آیند و با هم توافق کنند و معامله را انجام دهند تا زمانی که در آن مکان هستند و از هم جدا نشده اند می توانند معامله را فسخ کنند.
۲) خیار شرط: طرفین معامله میتوانند شرط کنند در مدت معین برای فروشنده یا خریدار یا شخص ثالثی اختیار فسخ باشد.
۳) خیار تاخیر ثمن: هرگاه بین مالک (فروشنده) وخریدار جهت پرداخت ثمن معامله ویا تحویل دادن مورد معامله مدتی معین نشده باشداگر سه روزاز تاریخ عقد قرارداد بگذردودر این مدت نه خریدار وجهی را تسلیم مالک نموده باشد و نه مالک ملک را تحویل خریدار نموده باشد فروشنده حق فسخ معامله را دارد.
۴) خیار رویت وتخلف وصف: هرگاه کسی مالی ویا ملکی را ندیده و فقط بر اساس گفته مالک و تعریف مالک آنرا بخرد و بعدا معلوم شود که مطابق تعریف واوصاف گفته شده نمی باشد میتواند معامله را فسخ کند و یا به همان صورت که هست قبول کند (البته باید بعد از اینکه متوجه شود که ملک مطابق تعریف و اوصاف گفته شده نیست فورا بگوید فسخ میکنم یا قبول میکنم ).
۵) خیار غبن : معنای لغوی آن ضرر – زیان – خسارت می باشد
معنای اصتلاحی آن اختیار فسخ معامله ای است که در اثر آن یکی از طرفین زیان ببیند
معنای غبن فاحش این است که اگر در معامله ای تفاوت قیمت چندین برابر بیشتر و یا کمتر از قیمت واقعی بازار باشد به طوری که اصلا قابل مساحمه نباشد غبن فاحش گفته میشود که هر یک از فروشنده و یا خریدار میتواند معامله را بر هم بزند.
۶) خیار عیب: اگر معلوم شود که مورد معامله معیوب بوده و اصلا در بازار قیمتی نداشته عقد بیع باطل است و اگر بعضی یا قیمتی از آن قیمت نداشته است نسبت به آن بعض باطل و خریدار می تواند نسبت به الباقی معامله را فسخ کند.
۷) خیار تدلیس: اگر مالک در مورد معامله عملیاتی بنماید که موجب فریب طرف معامله گردد خریدار حق فسخ معامله را دارد.
۸) خیار تخلف شرط : چنانچه در معامله شرط خاصی قید شود و بعدا از آن شرط تخلف شود کسی که شرط به نفع او می باشد حق فسخ دارد مانند اینکه مالک بگوید ملک دارای ۳ اتاق خواب و حیاط ۱۰۰ متری میباشد ولی بعدا معلوم شود که فقط ۲ اتاق خواب داشته و حیاط ۵۰ متر می باشد که خریدار حق فسخ معامله را دارد.