
کم علاقگی به سرمایه گذاری در بورس از سوی مردم و شرکتهای خصوصی باعث شده تا تنها بانک ها به عنوان بهترین محل برای جذب نقدینگی باشند و در این شرایط با هر گونه کاهش نرخ سود بانکی شاهد فرار سرمایه از بانکها و جذب آن به هر بازاری غیر از بازار سرمایه باشیم! در چهار ماه گذشته و با کاهش نرخ سود سپرده های بانکی در بانک ها بازار ارز، سکه و مسکن با نوسانات زیادی رو به رو بوده است که به گفته کارشناسان مهمترین دلیل آن نبود شرایط مطلوب برای سرمایه گذاری در بورس و رکود در آن است. اما دلایل این مساله در چیست؟ چرا مردم در بستر اقتصادی شفاف و عادلانه برای سرمایهگذاری در بازار سهام مجاب نمیشوند؟ دلیل اینکه صاحبان سرمایه ترجیح میدهند در تاریکی فعالیت کنند، چیست؟ چرا ناظران بازار سهام در برابر مسئولیت اجتماعی خود دچار کندی و رخوت هستند؟ چرا پول سهامدار بعد از مدتی که وارد بازار سهام می شود، به جای رشد، دچار تبخیر میشود؟ برای پاسخ به این سوالات میتوان به دو دلیل اساسی اشاره کرد که شرایط حاکم بر اقتصاد کشور و تولید و قوانین ناکارآمد بورس از مهمترین آنهاست.
شرایط حاکم بر اقتصاد
بازار سرمایه به عنوان آیینه تمام نمای اقتصاد کشور است و در واقع رونق آن به معنای رونق اقتصاد و رکود آن نشانه ای از رکود حاکم بر اقتصاد کشور است. یکی از دلایل بی علاقگی به سرمایه گذاری در بازار سرمایه به شرایط کلی اقتصاد کشور و بانک محور بودن اقتصاد ایران بازمی گردد. سود بالای تسهیلات بانکی و هزینه های بالای تولید، هزینه های بالای گمرک، رقابت نابرابر برای شرکتهای داخلی، موانع حاکم بر کسب و کارها باعث شده تا وضعیت تولید در شرایط مطلوبی نباشد و این وضعیت بر بازار سرمایه کشورمان تاثیرگذار بوده است.
قوانین ناکارآمد در بورس
سهامداران بورس تهران معتقدند، هنوز رویههای قانونگذاری و اجرای مقررات با اشکال مواجه بوده است و این مساله باعث شده تا با وجود داشتن بازار سرمایه ۱۰۴ میلیارد دلاری بازار سرمایه برای شرکتهای خصوصی جذاب نباشد. این در حالی است که بازار سرمایه به عنوان بستری شفاف و عادلانه برای سرمایه گذاری است؛ با این وجود این بازار به باور اغلب سهامداران به معنای کوره پولسوزی بوده است.
یکی از سهامداران حقیقی در این خصوص گفت: «من سهامداری هستم که تمام پس انداز زندگی خودم معادل یک میلیارد تومان را پس از برجام تبدیل به سهام خودروییها کردهام و جالب اینکه در اواخر سال ۹۴ سرمایه من به ۸۰۰ میلیون تومان رسیده است. به گفته این سهامدار عمده سود دریافتی از محل سود شرکت بورس، فرابورس، بورس کالا و بورس انرژی بوده که در عرض سه سال به اندازه ۱۰ درصد سرمایه اولیه هم نمیرسد. یعنی سالی ۲٫۵ درصد سود فقط دریافت کردهام، در حالی که سود بانکی الان ۱۵ درصد است.
از سویی دیگر اجرای یکباره قوانین و مقررات یکی دیگر از دلایل کم علاقگی به بازار سرمایه است که باعث شده تا بر سردرگمی سهامداران افزوده شود. فعالان بازار بورس با اشاره به متناسب نبودن وزن رشد همه صنایع بورسی می گویند در ماههای اخیر وزن رشد شاخص کل بورس به تناسب وزن رشد همه صنایع بورسی نبوده است و تنها با چند صنعت معدود رکوردهای جدید ثبت شده است. به گفته آنها شاخص بورس در حال حاضر در ویترین بورس قرار گرفته و همه به این نماگر توجه میکنند، اما حرفهایهای بازار تنها به این نماگرتوجه نمیکنند. توقف نمادهای بورسی یکی دیگر از دلایلی است که باعث شده تا سرمایه گذاری در این بازار با ریسک ها و زیان های بیشتری همراه باشد. بسته بودن نمادهای بورسی به مدت طولانی باعث منجمد شدن دارایی های سهامداران می شود و در این وضعیت نمی توان انتظار سرمایه گذاری در این بازار را داشت. یکی از فعالان بازار سرمایه در این رابطه گفت: «در حال حاضر شرکتها اطلاعات کافی را به بازار ارائه نمیدهند و ریز گزارشها وجود ندارد.»
رونق بازار بورس در گرو سوق
نقدینگی های سرگردان به این بازار
کارشناسان معتقدند افزایش سودآوری شرکت های بورسی می تواند زمینه جذب سرمایه های بیشتر را در بازار بورس فراهم می کند. رحیم زارع، نماینده مجلس در این باره با اشاره به لزوم رفع مشکل کمبود نقدینگی تولید، برلزوم رونق در بازار بورس تاکید کرد و گفت: «فرهنگسازی برای حضور مردم در بازار بورس یک موضوع مهم بوده که در رونق بازار بورس تاثیرگذار است.»
یکی ازمشکلات بخش تولید کمبود نقدینگی است بنابراین با تقویت بورس می توان منابع را از راهکار جذب سرمایه ها در بورس، روانه بخش تولید کرد. کارشناسان با تاکید براینکه باید برنامه های مدونی برای اشتغالزایی ارائه شود معتقدند اگر وضعیت شرکت های تولیدی تقویت شود تحول مهمی در اشتغالزایی ایجاد می شود. افزایش سودآوری شرکت های بورسی می تواند زمینه جذب سرمایه های بیشتر را در بازار بورس کشور فراهم کند و به طور طبیعی انجام این مهم از رونق بازار سوداگری جلوگیری می کند.