
یک اصل کلی در حسن ظن یا سوء ظن این است که آدمی محیط را بنگرد اگر در محیط سالم و پاکی که تمامی افراد آن مؤمن هستند سؤظن ورزد، واضح است که کار بسیار زشت و قبیحی مرتکب شده است، اما در محیطی که فساد بر آن حاکم است با حسن ظن به همه افراد نگریستن و تمامی مردمان را نیک انگاشتن سادگی است.
بنابراین انسان در یک محیط فاسد تا کسی را نشناخته و در مورد او به یقین نرسیده نباید به او حسن ظن داشته باشد بلکه باید با احتیاط و دوراندیشی عمل کند. امام علی علیه السلام می فرماید:
اذا استَولَی الصَّلاحُ عَلَی الزَّمانِ وَ اهلِهِ ثُمَّ اساءَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ لَهُ تَظهَر مِنهُ خِزیهٌ فَقَد ظَلَمَ وَ اذَا استَولَی الفَسادُ عَلَی الزَّمانِ وَ اهلِهِ فَاحسَنَ رَجُلٌ الظَّنَّ بِرَجُلٍ فَقَد غَرَّرَ[۱]
هرگاه صلاح و نیکوکاری، زمانه و اهلش را فرا گرفت اگر کسی به دیگری که به ظاهر خلافی نکرده است بدبین شود، ستم کرده است و اگر فساد و تباهی بر جامعه چیره گشت و انسان به دیگران خوشبین گردد، خود را فریب داده است.
اگر در زمانی اغلب مردم صالح بودند و صلاح در جامعه غالب بود و بیشتر مردم آن زمانه آدم های خوبی بودند در چنین زمانی انسان حق ندارد به اشخاص، سوءظن داشته باشد. اگر اقلیتی عمل خلافی مرتکب شوند نباید انسان نسبت به همه، سوءظن پیدا کند بلکه صرفاً از همان جایی که می داند جای فساد است باید اجتناب کند. چون جوّ حاکم بر زمان، جوّ صلاح و خوبی است. در مقابل اگر در زمانی اکثریت مردم فاسد بودند و یا محیط آلوده بود، در آنجا دیگر نباید انسان حسن ظن داشته باشد، پس اگر در روایات دستور داده شده است که نسبت به همه حسن ظن داشته باشیم مقصود آن جامعه ای است که اکثریت مردم صالح هستند.
مرز حسن ظن و سوءظن
مشکلی که در حسن ظن وجود دارد این است که اگر آدمی همیشه بخواهد به کسی سوءظن نداشته باشد و رفتار آنان را حمل بر صحت نماید، هم در امور شخصی و هم در امور اجتماعی متضرر می گردد. فرض کنید می خواهید با کسی دوست شوید، حال اگر قرار باشد به صرف مشاهده این که او نماز می خواند یا روزه می گیرد، با وی طرح دوستی بریزید و تنها به همین اعمال خوبی که انجام می دهد اکتفا کنید و گمان بد درباره اش نبرید، گاه ممکن است وی آدم متقلبی باشد و شما اشتباه کرده باشید.
یا یک مدیر اگر بخواهد با حسن ظن با دیگران رفتار کند، ممکن است افرادی با ظاهرسازی، خود را صالح نشان دهند و به اوخیانت نمایند.
امام هادی علیه السلام فرمود:
اذا کانَ زَمانٌ العَدُلُ فیهِ اغلَبُ مِنَ الجَورِ فَحَرامٌ ان تَظُنَّ بِاحَدٍ سُوءً حَتی یعلَمَ ذلِک مِنهُ. وَ اذا کانَ زمانُ الجَورُ فیهِ اغلَبُ مِنَ العَدلِ فَلَیسَ لِاحَدٍ ان یظُنَّ بِاحَدٍ خَیراً، حَتّی یبدُوا ذلِک مِنهُ[۲]
اگر زمانه، زمانه ایست که عدل و داد در آن بیشتر از ستم رواج دارد هیچ کس را نرسد که گمان زشت بر دیگری روا دارد تا آن که خود یقین کند و بدی از او ببیند و چون ستم بر زمانه چیره گشت، بر هیچ کس نمی توان گمان خوب برد تا آن که نیکی را از او ببیند.
پی نوشت ها
[۱] . نهج البلاغه، قصار ۱۱۴؛ مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۱۱۰٫
[۲] . بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۱۹۶٫
پایگاه حوزه