
آغاز تحقیقات جنایی با دستور بازپرس بستانزاده
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی بستانزاده، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران در اختیار تیم زبدهای از کارآگاهان مبارزه با آدمربایی پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران پلیس در نخستین گام، شماره پلاک خودروی متهم را در سامانه پلیس بررسی کردند و مشخص شد صاحب خودرو پسر ۲۸ سالهای به نام شهروز است. در حالی که شهروز به عنوان مظنون اصلی این حادثه تحت تعقیب پلیس قرار گرفته بود، کارآگاهان دریافتند مرد آدمربا دختر جوان را ساعتی پس از حادثه در یکی از خیابانهای شرق تهران رها کرده است. پس از این کارآگاهان از دختر جوان که فریبا نام دارد، تحقیق کردند.
گاراژ تاریک؛ اسارتگاه دختر جوان
وی که هنوز آثار ترس در چهرهاش نمایان بود، گفت: مدتی قبل شهرام به همراه خانوادهاش به خواستگاریام آمد و نامزد شدیم. قرار بود به زودی مراسم عروسیمان را برگزار کنیم. امروز عصر برای خرید با شهرام به بازار رفتیم و شام را در رستوران خوردیم. وقتی سوار خودروی شهرام شدم، پسر جوانی به بهانه اینکه ما با هم نسبتی نداریم، مرا مقابل چشمان نامزدم با تهدید چاقو سوار خودرواش کرد و ربود. او مرا به گاراژی در حوالی شرق تهران برد. گاراژ خلوت و تاریک بود و من از ترس دست و پایم میلرزید. با التماس از او خواستم مرا رها کند، اما او با چاقو تهدید به مرگ کرد و خواست حرفی نزنم. لحظاتی بعد متوجه شدم با کسی درباره من تلفنی در حال حرف زدن است. پسر جوان به فرد آن سوی خط گفت، دستور شما اجرا شد و دختر جوان را در گاراژ حبس کردهام.
دستهایم را با چاقو زخمی کرد
لحظهها به کندی و سختی میگذشت تا اینکه ساعتی بعد در گاراژ باز شد و دختر ناشناسی وارد شد. وقتی وی به من نزدیک شد، انگار مرا شناخت و به مرد آدمربا گفت که درست است. پس از این پسر جوان به سراغ من آمد و مرا کتک زد و حتی با چاقویی که داشت دستهایم را خط خطی کرد و دستهایم زخمی شد. او از من خواست تا نامزدم را رها کنم و با او ازدواج نکنم و تهدید کرد اگر به خواستهاش عمل نکنم، بار دیگر به سراغم خواهد آمد. پس از این مرا سوار خودرو و در یکی از خیابانها رها کردند. سپس به بیمارستان رفتم و دستهایم را پانسمان کردم و بعد به اداره پلیس آمدم.
دستگیری آدمربای اجیر شده
پس از این، مأموران تحقیقات گستردهای برای شناسایی متهم انجام دادند تا اینکه خودروی متهم را شناسایی و وی را دستگیر کردند.
متهم در بازجوییها ابتدا منکر جرم خود شد، اما وقتی با شاکی روبهرو شد، به آدمربایی اعتراف کرد و گفت به خاطر ۲۰۰ هزار تومان پول از سوی دختر جوانی اجیر شدم و شاکی را ربودم. وی در ادعایی گفت: چند روز قبل با دختر جوانی در خیابان آشنا شدم. او به من گفت که از مرد و دختر جوانی کینه به دل دارد. وی مدعی شد که این دو نفر در حق او بدی کردهاند و از من خواست تا شاکی را بربایم و ساعتی در مکانی حبس کنم.
ابتدا قبول نکردم، اما وقتی پیشنهاد ۲۰۰ هزار تومان پول داد، قبول کردم. یک روز قبل از حادثه او این دختر و پسر را در یکی از خیابانهای شهر به من نشان داد و من هم آنها را تا نزدیکی خانهشان تعقیب کردم. روز حادثه نزدیک خانه دختر جوان کمین کردم تا اینکه پسر جوان با خودرواش او را سوار کرد و به خیابان رفتند. من آنها را تعقیب کردم و منتظر فرصت مناسبی بودم تا اینکه شب در خیابان خلوتی به سراغ آنها رفتم و با تهدید چاقو شاکی را به زور سوار خودروام کردم و به گاراژ خلوتی که از قبل میشناختم بردم و آنجا با دختر جوان تماس گرفتم و او هم به گاراژ آمد و پس از اینکه او را تهدید کردیم، در یکی از خیابانها رهایش کردیم.
متهم برای تحقیقات بیشتر و روشن شدن ادعاهایش به دستور قاضی بستانزاده در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
انتقام از رقیب عشقی
از سوی دیگر تحقیقات مأموران نشان داد، شهرام نامزد دختر ربوده شد، قبل از این با دختر جوانی به نام شهره رابطه دوستی داشته است که به دلایلی به این رابطه پایان داده است. بنابراین این فرضیه برای کارآگاهان قوت گرفت که شهره برای انتقام از رقیب عشقیاش، مرد آدمربا را اجیر کرده است. مأموران تحقیقات گستردهای برای شناسایی دختر جوان آغاز کردهاند تا راز این حادثه روشن شود. / روزنامه جوان