
اقتصاد مقاومتی در کشور جدی گرفته نشد
درباره مفهوم اقتصاد مقاومتی هنوز حرف و حدیث و بحث است گرچه رهبر معظم انقلاب با تبیینی که چند بار داشتند به خوبی مشخص کردند که مراد ما از اقتصاد مقاومتی چیست؛ یکی این بود که اقتصاد ایران اقتصادی است که ضربهپذیری دارد و این را در دوران تحریمها بیشتر فهمیدیم مثلاً اتکا به درآمد نفت و علاوه بر این اقتصاد ایران توسط استکبار جهانی هدف قرار گرفته است و برای اینکه نگذارند این اقتصاد از یک اقتصاد در حد متوسط پایین به یک اقتصاد پیشرفته جهانی دست پیدا کند و این خروج از وضعیت کنونی نیازمند به یک تلاش، جهاد و حرکت برنامهریزی شده و هدفگذاری شده و جدیت است.
در مورد اقتصاد مقاومتی عمده وظیفه برعهده دولت است حتی اگر بدانیم و میدانیم که سیاستهایی که ابلاغ شده منحصر به دولت نیست و فراگیرتر از دولت است ولی در نهایت این دولت است که باید برای بخش غیردولتی نیز بستر اجرای اقتصاد مقاومتی را فراهم کند. بنابراین اقتصاد مقاومتی باید خیلی جدی گرفته میشد و ما شاهد این مساله نیستیم.
در جریان بررسی بودجه ۹۷ در مجلس، بعضی از نمایندگان مجلس اظهار کردند، بودجه رویکرد اقتصاد مقاومتی ندارد، شواهدی هم وجود دارد، یک شاهدش این است که اقتضای اقتصاد مقاومتی این بود که اتکای بودجه به نفت کاهش پیدا کند و ما شاهد این هستیم که در این بودجه اتکای بودجه به نفت افزایش هم پیدا کرده است.
ما در مورد اتکای به نفت یک روند سیر نزولی را داشتیم تا پایان تحریمها حتی بعد از تحریمها، تا ۲۰ و ۲۵ درصد رسید، مجدداً بالا رفت و ظاهراً الان حدود ۳۷ درصد است؛ این خلاف اقتصاد مقاومتی است! تعارف که نداریم! تمام حرف و حدیثها هم این است که ما منابع مالی نداریم.
برجام در سرمایهگذاریهای خارجی آورده خاصی نداشت
قبلاً میگفتند این منابع مالی با برجام از خارج تأمین خواهد شد سرمایهگذاری خارجی میآید و بخشی از نیازهای مالی سرمایهگذاریهای داخلی ما را برطرف میکند ولی هنوز چنین اثری از برجام مترتب نشده است، دولت هم به جای اینکه راهکار دیگری پیاده کند تا آن راهکار منجر به رشد منابع مالی شود، راهکارهایی را پیاده کرده است که چنین نتیجهای برای آن مترتب نشده است. در حال حاضر ۸۰ درصد اقتصاد کشورمان در درون و ۲۰ درصد آن مربوط به روابط بین الملل است و اگر این ۸۰ درصد را به آن گره بزنیم به نتیجه نمی رسیم.
من بارها در صحبت با آقای رئیسجمهور گفتم که اگر شما بخواهید منابع مالی بیشتری به دست بیاورید راهکارش در داخل است نه در خارج و آن راهکار این است که از انرژی استفاده کنید و به بهینهسازی مدیریت انرژی بپردازید.
با بهینه سازی انرژی نیازی به واردات بنزین نخواهیم داشت
اکنون همه گزارشها حکایت از این دارد که مقدار مصرف انرژی در کشور ما رشد بالای ۸ درصد را دارد و این نشان میدهد که اگر این مسیر را ما ادامه بدهیم دیر یا زود به نقطهای میرسیم که امکان صادرات نفت و گاز و همه فرآوردهها برای ما فراهم نخواهد بود! این چه روندی است؟!
دولت باید بهینهسازی انرژی را هم از راه اصلاح قیمتها و هم از راه روشهای غیرقیمتی مدیریت کند. مانند اینکه اگر ما یک اصلاح در موتور خودرو کنیم می توان مقدار مصرف بنزین را که روزانه الان بالای ۸۰ میلیون لیتر است را به حدود ۴۵ میلیون لیتر در روز کاهش بدهیم. اگر چنین صرفهجویی صورت بگیرد ۳۵ میلیون لیتر صرفهجویی میشود. روزانه ۱۳ میلیون لیتر واردات بنزین داریم دیگر نیازی به واردات نخواهد بود.
مشکل اقتصاد ما مدیریت هزینه است
بند اول اقتصاد مقاومتی استفاده از مشارکتهای مردمی است که این یکی از پایه های اقتصادمقاومتی است. چنین اتفاقی در روستاها نمیافتد و تمام روستاها دارد تخلیه میشود. شبیه به این را در کشاورزی و تولید گندم داریم، در تولید گندم خودکفا شدیم ولی هزینه گندم بسیار بالاست، هر کیلو گندم را دولت به قیمت تضمینی ۱۴۰۰ تومان میخرد واردات گندم ۶۵۰، ۷۵۰ تومان است و معنایش این است که این گندم در خارج ایران توسط کشورهای دیگر و نیروی انسانی دیگری و زمینهای دیگری تولید شده، صادر شده و هزینه حمل و نقل و تجارت صرف شده با این وجود هزینه آن نصف تولید ما در داخل است؛ پس یک مشکلی وجود دارد! آن مشکل مساله مدیریت هزینه است. اصلاً انگار چنین پدیدهای در جهان واقع وجود ندارد و در عالم دانش اقتصاد مفهوم ندارد چون که ما مدیریت هزینه نداریم که قیمت محصولات ما اینقدر تمام شود.
اگر به سمت مدیریت هزینه برویم و با یکپارچهسازی زمینها و باغها و ایجاد تعاونیهایی مردم را به همکاری وادار و تشویق و ترغیب کرده کلی تفاوت هزینه پیدا میکنیم، هزینهها که کاهش پیدا کرد ما به خوبی میتوانیم قیمتها را پایین بیاوریم و درآمدها افزایش پیدا کند، در عین اینکه قیمت پایین میآید درآمد افزایش پیدا میکند.
لزوم تعدیل نرخ سود تسهیلات بانکی
در موضوع حمایت از تولید ملی اینکه بانک مرکزی نرخ سود سپردهها را کاهش داد و محدود کرد اگر درست اجرا شود میتواند مقدمهای برای حمایت از تولیدکنندگان باشد؛ اما به دنبال آن باید نرخ سود تسهیلات را هم باید پایین بیاورند وقتی نرخ سود سپردهها کاهش پیدا کرده به دنبالش باید نرخ سود تسهیلات هم پایین بیاید، خودشان هم وعده کردند که این کار را میکنند ولی خیلی کند پیش میرود. آنچه تولیدکننده باید از منابع مالی به دست بیاورد باید با نرخهایی باشد که برای تولید صرفه داشته باشد نه اینکه برای تولید بدون صرفه باشد و کمک کند و اگر تسهیلات را هم به نام تولید بگیرند به جاهای دیگری بدهند.
پس یک حمایت از تولید کننده این است که سرمایه در گردش داشته باشند و نرخش پایین بیاید یکی هم موانع برداشته شود الان بخشی از موانع در سیستم اداری است. سیستم اداری ما برای مساعدت و حمایت از تولید ساخته نشده، بلکه اگرتولیدکننده میخواهد برود در سیستم اداری برای یک شرکت موافقت بگیرد، باید برای یک سرمایهگذاری به بانکها سفارش کنند و به آنها توصیه کنند.
این تولیدکننده میتواند از منابع مالی بانکی برای توسعه تولید خودش استفاده کند اما اینجا با مشکلاتی روبرو میشود و در یک چرخه معیوب می افتد وکه فسادزاست و این موجب کاهش اعتماد مردم و تولیدکنندگان میشود.
روش تأمین مالی بانکها باید اصلاح شود
حرف من این است اگر ما بخواهیم اقتصادمقاومتی را اینجا داشته باشیم باید آن کمکها صورت بگیرد و در کنار آن این موانع برطرف شود تا تولیدکننده دلگرم شود به صورتی که هزینههای تولید کاهش پیدا کند. به هر حال یکی از منابعی که میتواند خیلی کمک کند منابع بانکی است به شرط اینکه روش تأمین مالی بانکها اصلاح شود، یکی از مشکلاتی که ما در سود بانکی داریم اینکه منابع بانکها عمدتاً قفل است یا در تسهیلاتی که قبلاً دادند به صورت معوقه درآمده قفل است یا در منابع مالی که برای خرید شعب واجاره شعب به کار گرفته شده قفل است. اکنون تعداد شعب بانکی بسیار زیادتر از حد استاندارد است تا جایی که به ازای هر ۳ هزار و۶۰۰ ایرانی یک شعبه بانک وجود دارد.