
ارزشهای مصرفی: خرید کالا و رفتار مصرفی افراد از ارزشهای مصرفی آنها هم تأثیر میپذیرد برای مثال برچسب «حلال» که اکنون در برخی کشورها بر روی بعضی کالاها زده میشود به خاطر این است که مصرفکنندگان مسلمان مایل هستند ..
هنگام خرید و مصرف کالا، ارزشهای اسلامی خود را رعایت کنند… یا در کشور ما که برخی از گروههای جوانان، هنرمندان، قشرهای مرفه و برخی گروههای اجتماعی دیگر از لباسها، وسایل و کالاهای تجملی خاصی استفاده میکنند که نه در بخش تولید و نه در واردات رسمی جایی ندارند گرچه تقاضا برای بسیاری از این قبیل کالاها ممکن است غیرضروری و ناشی از نیازهای کاذب باشد ولی به هر صورت مصرفکنندگان تحت تأثیر ارزشهایشان خواهان دستیابی به این کالاها هستند. بنابراین انکار نیاز موجب از بین رفتن آن نمیشود بلکه یا باید ارزشها و نیازها تغییر یابند یا این که این نیازها به شیوهای مناسب ارضاء شوند. قاچاقچیان کالا با آگاهی از این گونه نیازها در بازار اقدام به واردات قاچاقی کالاهای مورداشاره میکنند. حتی آنها با واردکردن غیرقانونی این قبیل کالاها نیازآفرینی نیز میکنند.
۵/۴ـ هنجارهای مصرفی: هنجارها در کنار ارزشها عمل میکنند. در حقیقت بایدها، نبایدها و عادات مصرفی به صورت قواعد غیررسمی رفتار افراد را هدایت و به انتخاب آنها جهت میدهند. همچنین هنجارها تعیین میکنند که افراد چه موقعی، چه چیزهایی و به چه میزان مصرف کنند و به این ترتیب عادات مصرفی آنها شکل یافته و بر رفتار مصرفیشان تأثیر میگذارد.
هنگامی که خرید کالاهایی (برای مثال خرید تلویزیون ال ای دی) هنجار میشود افراد تلاش میکنند تا به این کالا دست یابند. حال اگر کالای موردنظر به صورت قاچاق و ارزان وارد شده و در دسترس قرار گیرد با استقبال مصرف کننده روبرو خواهد شد. گذشته از این وقتی کالاهای قاچاق به صورت عادی در فروشگاهها و کنار خیابانها عرضه میشوند، در اندک زمانی خرید آنها تبدیل به هنجار شده و در سطح جامعه گسترش پیدا میکنند و به این ترتیب هنجار مصرف کالاهای قاچاق، قاچاق کالا را باز تولید میکند.
۵/۵ ـ تبلیغات رسانهای: امروزه تبلیغات نقش اساسی در فروش انواع محصولات دارند. تبلیغ کالاها در رسانههای مختلف موجب آشنایی مخاطبین با محصولات و ایجاد نیاز (بیشتر نیازهای کاذب) در آنها میشود. سپس هنگامی که محصولات تبلیغ شده و یا مشابه آنها به صورت قاچاق به بازار عرضه شدند توسط همین مخاطبین یا مصرفکنندگان بالقوه خریداری میشوند.
۵/۶ ـ ضعف ملی گرایی مصرفی: شاخص ملیگرایی مصرفی در یک کشور بیانگر ترجیح یا عدم ترجیح مصرف کالاهای تولید داخل بر مصرف کالاهای مشابه خارجی است. در واقع سنجش این شاخص نشان خواهد داد که در یک جامعه چقدر تمایل به خرید کالاهای داخلی و گرایش به مصرف کالاهای خارجی وجود دارد. پژوهشها و گزارشات نشان میدهند که در جامعه ما ارزیابی مثبتی روی کالاهای خارجی وجود دارد که نشانگر پایینبودن شاخص ملیگرایی مصرفی است. طبیعی است هر چه شاخص ملیگرایی مصرفی در جامعهی ما پایین باشد، تمایل به خرید کالاهای خارجی بخصوص از نوع قاچاق آن بیشتر خواهد شد. بنابراین ملیگرایی مصرفی را میتوان از جمله متغیرهای موثر بر قاچاق کالا دانست.
۵/۷ ـ عدم اطلاعرسانی در مورد قاچاق کالا: اکثریت قریب به اتفاق مصرفکنندگان کالاهای قاچاق از پیامدهای اقتصادی و فرهنگی قاچاق کالا اطلاعی ندارند و این رفتار مصرفی خود را زیانآور نمیدانند، بنابراین با خیال راحت و بدون دغدغه به خرید و مصرف کالاهای قاچاق میپردازند. از طرف دیگر در شرایط فعلی امکان شناسایی بیشتر کالاهای قاچاق توسط خریداران وجود ندارد که این امر هم در افزایش مصرف کالاهای قاچاق مؤثر است. به عبارت دیگر هر چه آگاهی و اطلاعات مصرف کنندگان از فعل قاچاق کالا و کالاهای قاچاق کمتر باشد احتمال خرید و مصرف این کالاها بیشتر میشود.