
کیفرخواست علیه آمریکا
دکتر منصور حقیقت پور
«شخص اول خاورمیانه»، «ژنرال بیسایه»، «دشمن باهوش»، «شبح» و … تنها بخشی از القابی هستند که رسانههای جبهه استکبار و شخصیتهای غربی، عربی به سردار دلها حاج «قاسم سلیمانی» داده بودند. سرداری که همه ایرانیان فارغ از مذهب، جناح، گروه و نژاد نام او را با افتخار بر زبان جاری میکردند. رشادتها و دلیرمردیهای او در حالی بر سر زبانها افتاد که نه او علقهای به نامدار شدن داشت و نه با اسلوب نظامیگریاش منطبق بود. در دفاع مقدس طی مأموریتهای ۱۵ روزه با کسوت فرماندهی دسته به جبهه میرفت، سپس به فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله منصوب شد و تا زمانی که در ۶۲ سالگی پیکر مطهرش ارباً اربا شد، مأموریتش علیه نظام سلطه را بدون خستگی و پرقدرت ادامه داد.
کمی که درباره فرمانده بیهمتای سپاه قدس جستجو کنیم، اولین نکتهای که جلبتوجه میکند، اقتدار بیهمتا و مثالزدنی او بود. از بیمحلی او به پیام «دیوید پترائوس»، وزیر دفاع وقت آمریکا، درخواست اماننامه یانکیها از او برای خروج از منطقهای در عراق تا نامه حلیتخواهی او از یک شهروند اهل سنت، همگی نشان میدهد نام او همانقدر که وحشت در دل دشمنان انداخته بود، به همان میزان ثبات و آرامش را برای مردان، زنان و کودکان گریزان از جنگ به ارمغان میآورد. علاوه بر این، شخصیت متین، آرام، با صلابت، متواضع، شجاع و بی حاشیه سردار دلها، از او چهرهای محبوب، متمایز و الهامبخش برای همه رزمندگان و فرماندهان مقاومت ساخته بود.
از سوی دیگر، حاج قاسم هرگز پا به میدانی نمیگذاشت مگر اینکه خودش در خط مقدم حاضر میشد. رفتارش با فرماندهان ارشد و رزمندگان، یکسان بود و همه با او احساس صمیمیت میکردند. بسیار دقیق و متفکر بود و بیش از آنکه سخنگو باشد، به شنیدن نظرات دیگران علاقه داشت. ایمان او به تقدیر الهی غیرقابل خدشه و بسیار اهل توسل بود. این خصوصیات و بسیاری دیگر که مجال ذکر آنها در این وجیزه نیست، از او فرماندهی اسطورهای ساخت و شهادت وی داغ سنگینی بر دلهای مردم ایران و منطقه گذاشت. رویدادی جانگداز که سایه سنگین «انتقام سخت» را بر سر جنایتکاران آمریکایی افکند. به تعبیر آیتالله رئیسی، «شهادت سردار سلیمانی موضوعی است که نه داغ آن و نه مطالبه مردم برای خونخواهی او، مجازات، کیفر آمران و عاملان این جنایت هرگز به سردی نمیگراید… کیفرخواست ترور شهید سلیمانی، تنها دعوی حقوقی خانواده شهید یا ملت ایران نیست بلکه ادعانامه امت اسلام و آزادگان عالم علیه تروریسم دولتی آمریکاست.» رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته پس از شهادت سردار سلیمانی در پیامی بر انتقام بهحق و غیرقابل تشکیک این جنایت تأکید کرده و فرمودند: «شهادت پاداش تلاش بیوقفه او در همه این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوه الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای این حادثه آلودند. شهید سلیمانی چهره بینالمللی مقاومت است و همه دلبستگان مقاومت خونخواه اویند.» دو نکته ذیل بر این مبنا، قابلتأمل و توجه هستند. یکم، حمله موشکی به عین الاسد بهعنوان اولین «سیلی» به تروریستهای آمریکایی، چارچوب و مبانی راهبردی آنها در قبال ایران را در هم شکست، چراکه پس از جنگ جهانی دوم، هیچ قدرتی در جهان به منافع و پایگاههای این کشور حمله نکرده بود. این ضربه با مقدمات و ترتیبات جنگ الکترونیک ایران علیه آمریکا همراه بود و بهت و حیرت کاخ سفید و بسیاری از رهبران دنیا را موجب شد. اما این تازه آغاز ماجرا بود و یانکیها گمان نمیکردند که با این خبط، عرصه عراق و منطقه بر آنها تنگ شود. چند ماه پس از این ترور، پارلمان عراق مصوبه اخراج نظامیان آمریکایی را تصویب کرد و موضعگیری یکپارچه یگانهای مقاومت مردمی و جناحهای سیاسی، واشنگتن را به این جمعبندی رساند که باید هر چه زودتر از این کشور خارج شوند. تصمیم پارلمان عراق، بخشی از پازل انتقام سخت ایران را تکمیل میکند چراکه برنامه آتی کشورمان، بر اخراج نظامیان عمو سام از کل منطقه غرب آسیا استوار شده است.
به عبارت گویاتر، موشکباران عین الاسد و «تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکاییها بود اما سیلی سختتر، غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار و اخراج آمریکا از منطقه است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.» (مقام معظم رهبری – ۲۶ آذر ۹۹)
دوم، اقدامات حقوقی و قضایی در سطح بینالمللی برای محاکمه عاملان و آمران ترور سردار سلیمانی است که در دستور دستگاه قضایی قرار دارد. قوه قضائیه بهعنوان بازوی پرتوان جمهوری اسلامی در این حوزه، اقدامات در خور و شایان توجهی را پیگیری کرده است. پس از تشکیل پرونده به دستور رئیس عدلیه، هیئتهای قضایی و مستشاری بهمنظور بررسی ابعاد این پرونده در داخل و خارج کار خود را آغاز کرده و برای جمعآوری مستندات، ۵۰۰ فقره مکاتبه با سازمانهای دیپلماتیک و امنیتی در راستای صدور کیفرخواست و قرار نهایی مطابق با حقوق بینالملل انجامشده است. این در حالی است که نیابت قضایی برای ۶ کشور ازجمله کویت، اردن، قطر، لبنان، عراق و سوریه صادرشده و پس از جمعبندی نهایی با مشارکت عراق بهعنوان طرفی که این جنایت در آنجا رویداده، تکمیل تحقیقات در دستور کار قرار خواهد گرفت. آخرین تحقیقات نشان میدهند که افزون بر نقش مستقیم آمریکا در ترور سردار سلیمانی، جنتلمنهای تروریست انگلیسی و آلمانی نیز در این جنایت نقش داشتند و در این راستا، بیش از ۲ هزار سند بینالمللی بهمنظور ارائه به مجامع حقوقی جمعآوریشده است. افزون بر این، محکومیت این اقدام سبعانه از سوی «اگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور قتلهای فراقانونی که آن را «نقض حقوق بینالملل» و «منشور ملل متحد» برشمرده بود، گواه دیگری از اوج این جنایت به شمار میآید؛ تا جایی که حتی نهادهای تحت امر نظام سلطه نیز نتوانستند از کنار آن بیتفاوت عبور کنند. و بالاخره اینکه سالگرد شهادت سردار آسمانی، حاج قاسم سلیمانی تجدید میثاق با آرمانهای بلند اوست و بهطور حتم، آیندهای فارغ از امنیت، رسوایی و همراه با فضاحت و خذلان را برای قاتلان و جنایتکاران بینالمللی رقم خواهد زد.
کمی که درباره فرمانده بیهمتای سپاه قدس جستجو کنیم، اولین نکتهای که جلبتوجه میکند، اقتدار بیهمتا و مثالزدنی او بود. از بیمحلی او به پیام «دیوید پترائوس»، وزیر دفاع وقت آمریکا، درخواست اماننامه یانکیها از او برای خروج از منطقهای در عراق تا نامه حلیتخواهی او از یک شهروند اهل سنت، همگی نشان میدهد نام او همانقدر که وحشت در دل دشمنان انداخته بود، به همان میزان ثبات و آرامش را برای مردان، زنان و کودکان گریزان از جنگ به ارمغان میآورد. علاوه بر این، شخصیت متین، آرام، با صلابت، متواضع، شجاع و بی حاشیه سردار دلها، از او چهرهای محبوب، متمایز و الهامبخش برای همه رزمندگان و فرماندهان مقاومت ساخته بود.
از سوی دیگر، حاج قاسم هرگز پا به میدانی نمیگذاشت مگر اینکه خودش در خط مقدم حاضر میشد. رفتارش با فرماندهان ارشد و رزمندگان، یکسان بود و همه با او احساس صمیمیت میکردند. بسیار دقیق و متفکر بود و بیش از آنکه سخنگو باشد، به شنیدن نظرات دیگران علاقه داشت. ایمان او به تقدیر الهی غیرقابل خدشه و بسیار اهل توسل بود. این خصوصیات و بسیاری دیگر که مجال ذکر آنها در این وجیزه نیست، از او فرماندهی اسطورهای ساخت و شهادت وی داغ سنگینی بر دلهای مردم ایران و منطقه گذاشت. رویدادی جانگداز که سایه سنگین «انتقام سخت» را بر سر جنایتکاران آمریکایی افکند. به تعبیر آیتالله رئیسی، «شهادت سردار سلیمانی موضوعی است که نه داغ آن و نه مطالبه مردم برای خونخواهی او، مجازات، کیفر آمران و عاملان این جنایت هرگز به سردی نمیگراید… کیفرخواست ترور شهید سلیمانی، تنها دعوی حقوقی خانواده شهید یا ملت ایران نیست بلکه ادعانامه امت اسلام و آزادگان عالم علیه تروریسم دولتی آمریکاست.» رهبر معظم انقلاب اسلامی سال گذشته پس از شهادت سردار سلیمانی در پیامی بر انتقام بهحق و غیرقابل تشکیک این جنایت تأکید کرده و فرمودند: «شهادت پاداش تلاش بیوقفه او در همه این سالیان بود، با رفتن او به حول و قوه الهی کار او و راه او متوقف و بسته نخواهد شد، ولی انتقام سختی در انتظار جنایتکارانی است که دست پلید خود را به خون او و دیگر شهدای این حادثه آلودند. شهید سلیمانی چهره بینالمللی مقاومت است و همه دلبستگان مقاومت خونخواه اویند.» دو نکته ذیل بر این مبنا، قابلتأمل و توجه هستند. یکم، حمله موشکی به عین الاسد بهعنوان اولین «سیلی» به تروریستهای آمریکایی، چارچوب و مبانی راهبردی آنها در قبال ایران را در هم شکست، چراکه پس از جنگ جهانی دوم، هیچ قدرتی در جهان به منافع و پایگاههای این کشور حمله نکرده بود. این ضربه با مقدمات و ترتیبات جنگ الکترونیک ایران علیه آمریکا همراه بود و بهت و حیرت کاخ سفید و بسیاری از رهبران دنیا را موجب شد. اما این تازه آغاز ماجرا بود و یانکیها گمان نمیکردند که با این خبط، عرصه عراق و منطقه بر آنها تنگ شود. چند ماه پس از این ترور، پارلمان عراق مصوبه اخراج نظامیان آمریکایی را تصویب کرد و موضعگیری یکپارچه یگانهای مقاومت مردمی و جناحهای سیاسی، واشنگتن را به این جمعبندی رساند که باید هر چه زودتر از این کشور خارج شوند. تصمیم پارلمان عراق، بخشی از پازل انتقام سخت ایران را تکمیل میکند چراکه برنامه آتی کشورمان، بر اخراج نظامیان عمو سام از کل منطقه غرب آسیا استوار شده است.
به عبارت گویاتر، موشکباران عین الاسد و «تشییع میلیونی شهید سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در عراق و ایران، اولین سیلی سخت به آمریکاییها بود اما سیلی سختتر، غلبه نرمافزاری بر هیمنه پوچ استکبار و اخراج آمریکا از منطقه است، البته آمران و قاتلان سردار سلیمانی نیز باید انتقام پس دهند و این انتقام در هر زمانی که ممکن باشد، قطعی است.» (مقام معظم رهبری – ۲۶ آذر ۹۹)
دوم، اقدامات حقوقی و قضایی در سطح بینالمللی برای محاکمه عاملان و آمران ترور سردار سلیمانی است که در دستور دستگاه قضایی قرار دارد. قوه قضائیه بهعنوان بازوی پرتوان جمهوری اسلامی در این حوزه، اقدامات در خور و شایان توجهی را پیگیری کرده است. پس از تشکیل پرونده به دستور رئیس عدلیه، هیئتهای قضایی و مستشاری بهمنظور بررسی ابعاد این پرونده در داخل و خارج کار خود را آغاز کرده و برای جمعآوری مستندات، ۵۰۰ فقره مکاتبه با سازمانهای دیپلماتیک و امنیتی در راستای صدور کیفرخواست و قرار نهایی مطابق با حقوق بینالملل انجامشده است. این در حالی است که نیابت قضایی برای ۶ کشور ازجمله کویت، اردن، قطر، لبنان، عراق و سوریه صادرشده و پس از جمعبندی نهایی با مشارکت عراق بهعنوان طرفی که این جنایت در آنجا رویداده، تکمیل تحقیقات در دستور کار قرار خواهد گرفت. آخرین تحقیقات نشان میدهند که افزون بر نقش مستقیم آمریکا در ترور سردار سلیمانی، جنتلمنهای تروریست انگلیسی و آلمانی نیز در این جنایت نقش داشتند و در این راستا، بیش از ۲ هزار سند بینالمللی بهمنظور ارائه به مجامع حقوقی جمعآوریشده است. افزون بر این، محکومیت این اقدام سبعانه از سوی «اگنس کالامارد» گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور قتلهای فراقانونی که آن را «نقض حقوق بینالملل» و «منشور ملل متحد» برشمرده بود، گواه دیگری از اوج این جنایت به شمار میآید؛ تا جایی که حتی نهادهای تحت امر نظام سلطه نیز نتوانستند از کنار آن بیتفاوت عبور کنند. و بالاخره اینکه سالگرد شهادت سردار آسمانی، حاج قاسم سلیمانی تجدید میثاق با آرمانهای بلند اوست و بهطور حتم، آیندهای فارغ از امنیت، رسوایی و همراه با فضاحت و خذلان را برای قاتلان و جنایتکاران بینالمللی رقم خواهد زد.
حمایت