
با توجه به اینکه در مواردی از قبیل فروش ملک مشاع یا تخلیه عین مستاجره، دستور تخلیه عین مستاجره یا فروش ملک مشاع به لحاظ غیرقابل افراز بودن صادر می شود و نه حکم، آیا امکان تقدیم دادخواست اعتراض ثالث نسبت به این گونه دستورهای قضایی وجود دارد یا خیر؟
اولا، دستور فروش، رأی به معنای مذکور در ماده ۲۹۹ قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال ۱۳۷۹ نیست؛ بنابراین از شمول عنوان رأی مذکور در مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون یادشده خارج است. در نتیجه، طرح دعوای اعتراض ثالث به استناد مواد یادشده نسبت به دستور فروش منتفی است؛ اما با توجه به اینکه «دستور» علی الاصول قابل عدول است، چنانچه مرجع صادرکننده به هر دلیلی از جمله اعتراض ثالث که مدعی حقی در مال است، عدول از آن را لازم تشخیص دهد، می تواند مستدلا از این دستور عدول کند. ثانیا، در فرض سؤال که متعاقب صدور دستور تخلیه و اجرای آن شخص ثالثی با ارائه سند مالکیت رسمی، مدعی است که عرصه و اعیان مورد اجاره متعلق به وی است و موجر در زمان درخواست تخلیه، مالک عین یا منافع مورد اجاره نبوده است، چنانچه سند ابرازی مالک رسمی، حکایت از آن داشته باشد که قائم مقام موجر است، اعتراض وی به دستور تخلیه صادره قابل رسیدگی در شورای حل اختلاف (مرجع صادر کننده دستور) است و شورای یادشده با احراز مراتب مذکور از دستور صادره عدول می کند؛ اما درصورتی که سند ابرازی معترض ثالث، حکایت از قائم مقامی از موجر نداشته باشد، در واقع دعوای او اعتراض به دستور تخلیه نیست؛ وی ذی نفع در اعتراض نسبت به دستور تخلیه نیست و برای احقاق حق باید دعوای مقتضی مانند دعوای خلع ید را جداگانه اقامه کند.